برنامه چینی یا برنامه ریزی !؟

برنامه چینی یا برنامه ریزی با همه ی تفاوت هایی که دارند !؟ یک اشتراکی هم دارند که خیلی اساسی هست و آن اینکه باید توسط فردی صورت بگیرد که به تمام جوانب برنامه اشراف داشته باشد ! و در صورت لزوم بداند کجا را کم بکند و کجا را کش بدهد !؟ مثلا در برنامه کوچک کردن بدنه دولت چون افراد نخبه (بخوانید پخمه !؟) حضور داشتند بخش خدمات دهی دولت را کم کردند و بخش انگل را حفظ کردند ( چون خودشان از آن بخش بودند ! ) و نتیجه این شد که می بینیم ...

 

دیروز در راه بازگشت از کوه بودیم و دوستم ( آن دیگر دادو ) پیشنهاد داد تا بررسی بکنم ببینیم برنامه همزمان دو قله دماوند - علم کوه (؟!) چگونه می شود ... واقعیت این است که در اجرای برنامه ها ، طی مسیرهای طولانی و نوع وسیله و لحاظ کردن خستگی راننده و ... خیلی مهم می باشد و در این میان راحتترین کار همان صعود به قله می باشد.

دیشب نشستم و یک برنامه چیدم که ه ردو قله را برویم و در 7 روز بزنیم و برگردیم ... سالهای کمی دورتر همین کار را در حداقلترین زمان ، می شد بصورت 8 یا 9 روزه انجام داد و البته با لحاظ کردن استراحت مقبول برای همه ی شرکت کنندگان در برنامه ... و امروز خواستم کمی از سر و ته برنامه بزنم و ببینم تا کجای حداقل می شود جمع و جور کرد و حالا رسیده ام به 5 روز که البته کمی سخت می شود ولی می شود و بستگی به شرایط نفرات دارد !!

توی اتوبوس نشسته بودم و رسیدیم به میدان عتیق ( شهید بهشتی سابق و منصور سابق تر ! ) در کشورهای اروپائی و مخصوصا در کشورهای بلوک شرق یک مورد خاصی را از اول لحاظ کرده اند و به جای اسم گذاری های متعدد که در گذر زمان باید هی عوض بشوند !؟ خیابان و کوچه و ... حتی اتوبان را با شماره مشخص می کنند و در نقشه ها هم راحتتر می شود پیدا کرد و تشخیص داد و اتفاقا بین المللی هم هست !؟ اتوبان پنجم ، خروجی سوم ، خیابان سی و سوم و ... همین را با اسم های فعلی اگر بخواهید بنویسید در برخی موارد به دو سطر می کشد !! 

خلاصه اینکه یک فکر مسمومی در شهرداری تراویدن کرده است و تصمیم گرفته اند تا به جای آسفالت ، سطح شهر را سنگفرش بتونی بکنند !؟ البته دلایلی ارائه کرده اند برای بقال سرکوچه قابل قبول نبود ولی چون بعد از رسیدن به مقامات بالا تصمیم گیری از نوع مدل استالینی می شود ، در کارگروه های شهرداری با اکثریت قاطع پذیرفته شده است !؟ قابل ذکر اینکه ما از بابت سنگفرش بتونی پیاده روها نتوانسته ایم ده درصد رضایت بگیریم چه برسد به خیابان ها !!؟ خلاصه اینکه این روزها و این هفته ها در حال کندن آسفالت اطراف میدان عتیق که تقریبا قلب شهر و مرکز ترافیکی شهر هست ، هستند و دارند سنگفرش می کنند ... چون هر روزش باندازه یک سال اذیت و دردسر برای مردم درست کرده است برای همین کندی سرعت عملیات بوضوح روی اعصاب مردم می باشد ، ولی مردم کیلویی چند !؟

به یکی از دست اندرکاران بلندپایه شهرداری که در مراسم عید غدیر ، توفیق ملاقات ما را یافته بود ، گفتم : " هر از گاهی به مشکلاتی که به نام خدمت و البته برای چندغاز درآمد اضافی درست می کنید ، فکر کرده اید !؟ " خندید و گفت : " موقع استخدام به ما گفته اند که تا سر برج که حقوق بگیرید ، باندازه چند برابر فحش خواهید شنید و ما پیه ی آن را از همان ابتدا به تنمان مالیده ایم ... ضمنا کود را پای درخت می ریزند تا بهتر و سریعتر رشد بکند !! در هر حالت ما فحش را خواهیم شنید ... "

خلاصه اینکه امروز قفل ترافیکی ناجور بود و انگار بازنشدنی ... از آن طرف هم همزمان صدای آمبولانس و آژیر ماشین آتش نشانی بلند شده بود ... پستی نوشتم و استانداری و شهرداری و راهنمایی رانندگی را یک کاسه کردم و  استوری کردم و البته حضرات را هم منشن کردم ، چون می دانم این روزها نفری دارند که بخواند !! یکی از دوستان در شهرداری که استوری را دیده بود ، زنگ زد و گفت : " مگر در میدان افسر راهنمایی نیست ؟ " گفتم : " افسر کنار تابلوی توقف سرتاسر ممنوع ، موبایل در دست ، در سایه درختی ایستاده است و جلوی افسر و تابلو یک ردیف ماشین پارک کرده است !! افسر باید قبل از قفل شدن حاضر می شد نه بعد از قفل شدن ! " روح امواتش قرین رحمت ، حداقل ، حق را به من داد !!

امروز دوباره حساس شدم و لباس کشورهای مختلف در المپیک را رصد کردم ، اتفاقا لباس تیم های ایرانی اعزام شده از ده کشوری که هر کدام چند سر و گردن از ما ؛ در زمینه های مختلف فرهنگی و آزادی و اقتصادی و ... بالاتر هستند ، بهترتر بود !! لباس آمریکایی ها شبیه لباس موتورسواران بود و نشان فرهنگی نداشت !! لباس کانادا برگرفته از 9حیوان بود و اصلا هم جالب نبود !! لباس کره ای ها هم خیلی ساده ومثل همیشه بود !! اینها که نوشتم تا روز دوم هر کدام چند مدل طلا و نقره و برنز گرفته اند ... کارشناسان درپیتی ما بجای حساسیت به مدال آوری و ... دنبال مد لباس هستند !! آنهم لباسی که شخصیت و فرهنگ ما را در خود داشته باشد ؛ راستی نشان قانون گریزی و کلاهبرداری و بیرحم بودن نسبت به همنوعان را چگونه باید در لباس نشان داد !؟