یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

حرفهای رسیده ...

 

حرفهای ما میوه های افکار ما هستند ...

  

امروز رفته بودم سر خاک ، خواهر یکی از دوستانم فوت کرده بود و فرصتی داشتم و بهمراه دوستی رفتیم برای مراسم تدفین ... نیم ساعتی آنجا معطل شدیم و انگار در پرونده یک موردی بود و زمان برد تا حل شود !! چند نفر دیگر هم از آشنایان ما آمدند ... وقتی سر خاک هستیم و دقیقا وسط قبرستان کمتر حضور مرگ را حس می کنیم با اینکه اطرافمان پر از انواع سنگ قبر ها و انواع تصاویر و ... می باشد ، برای همین بساط شوخی برپا بود !

کمی بعد رفتیم سر خاک و مراسم تدفین شروع شد ، دوستم گفت : " برادر منهم باید همین بلوک باشد!؟ " از آنهایی بود که برای ادای دین به دیگران به مراسمات می آمد و زیاد اهل این مراسمات نبود !؟ یکی دیگر گفت : " برایت ناهار می گیرم اگر بتوانی قبر برادرت را پیدا بکنی !! " گفت : " باید تا عصر وقت بدهی تا یکی یکی اینها را ببینم ... " یواش گفتم : " نصف ناهارت را به من بده تا من راهنمایی بکنم ! " گفت : " جهنم و ضرر ... ناهار را نصف می کنیم ! " گفتم : " من دقیقا حالا دارم برای برادرت یک فاتحه می خوانم ... " اصلا باور نمی کرد که دقیقا کنار قبر برادرش ایستاده ایم ... در بلوکی بودیم که از افتتاح آن بلوک ، آشنایان زیادی را در آنجا به خاک سپرده بودم !!

گفتم : " ما تا سر خاک برویم ، هزاران بار سر خاک می آییم ... باید بدانیم که چگونه برویم ؟ و چگونه بمانیم ؟ " دوستم گفت : " ببین ... از من گفتن ... حرفهایت کم کم دارند رسیده می شوند !! به فکر خرید یک قبر باش ! "

 

نظرات 3 + ارسال نظر
امیر چهارشنبه 23 خرداد 1403 ساعت 18:56 http://dashtemoshavvash.blogsky.com

سلام
جالب بود...
تا چه زمانی کس یا کسانی هم بعد از مدتهای طولانی دنبال مزار ما بگردند...
خدا سلامتی بدهد

سلام
ما در قسمت بد داستان سرعت ایستاده ایم ... سرعت در فراموشی ، سرعت در دوری و ...
ممنون

فاضله چهارشنبه 23 خرداد 1403 ساعت 19:27 http://1000-va2harf.blogsky.com

دور از جون

ممنون

سلام پنج‌شنبه 24 خرداد 1403 ساعت 08:18

با درود
در گوشی قدیمی ام در قسمت مخاطبین کلی آدرس اموات را به صورت قطعه ردیف و شماره
بایگانی کرده ام
قدیم ها که جوانتر بودم پیاده در بهشت زهرا می چرخیدم و تمام اموات خودی و رفقای از دست رفته را پیدا می کردم و ذکر فاتحه ای می کردم
ولی الان دیگه برایم سخت است

سلام
حالا سر زدن به اموات خیلی زمان بر است ، برای تدفین و تشییع وقت نمی شود ... هر از گاهی بصورت اتفاقی برخی ها کشف و دیده می شوند ... البته برادر بزرگ من تقریبا آدرس خیلی از فامیل و همسایه ها و ... را می داند و هر هفته می روند

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد