یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

والیبالی ها (2)

 

و هنوز چشم امید خیلی ها در ایران به همان صندوق صدقات است که یک تنه هفتاد نوع بلا را دفع می کند ، البته برخی ها فکر می کنند که این صندوق کارآیی خودش را از دست داده است ولی واقعیت این است که ما چند سالی هست که از مرز هفتاد نوع بلا در روز ، فراتر رفته ایم !؟

 

 

فدراسیون ناشی و تازه کار والیبال در یک اقدام ناشیانه که بیشتر شبیه یک بلوف ناعلاج بود ، مربی تیم والیبال را کنار گذاشت تا از این راه بتواند دلیل شکست ها را سر مربی بیاندازد ولی این شیوه در خیلی جاها نه تنها جواب نمی دهد بلکه امکان بلند شدن بعدی را از تیم می گیرد !! مصاحبه آخری که مربی تیم کرده بود دقیقا به نقاط ضعفی اشاره داشت که همه آن را می دیدند ولی به روی خود نمی آوردند !؟ خودسر شدن بازیکن یک امر روانی است و وقتی شیرازه تیم به هر دلیلی از هم بپاشد رخ می دهد ؛ مخصوصا در رده تیم های ملی ... تغییرات درگیرانه در فدراسیون !؟ و جبهه گیری بازیکنان قدیمی بر سر ماندن و رفتن !؟ تاثیرات منفی و نقش برخی بازیکنان برای انتخاب بازیکنان تیم ملی !؟ و مسایل پشت پرده زیادی که همیشه وجود دارد باعث بوجود آمدن این شرایط شده بود و برای همین قدرت انفرادی بازیکنان به قدرت تیمی حریفان غالب نشد و نتیجه باخت در هر چهار بازی اخیر دستآورد تیم بود ... تیم های حریف به جز ژاپن و برزیل که واقعا یک سر و گردن بالاتر بودند ، در نگاه روی کاغذ هم سطح و کمی پائین تر از ما بودند ، بلغارستان بسیار جوان و کم تجربه بود و با روحیه !! و عجیب است که سه بازیکن ما اندازه یک پاسور بلغارستان جوان نبود که هم پاس می داد ، هم جلوی تور دفاع می کرد و هم اسبک بلند می زد !؟ چیزی که مقابل بلغارستان جوان ، برای کارشناسان تعجب آور و برای مجری ها غیر قابل تحمل بود (!؟) همان حضوری بود که بیست سال پیش ما در میدان های مختلف داشتیم و مقابل تیم های مطرح دنیا نتیجه می گرفتیم !!

امروز من ست آخر بازی ایران و ترکیه را دیدم ... یک بازیکن ترکیه بلای جان تیم ایران شده بود و از هر جایی می زد نتیجه می گرفت !؟ انگار برق بازیکنان ما رفته بود و با چشم بسته برای دفاع بلند می شدند و او براحتی به ساعت ها و سرپنجه ها و حتی کله دفاع کننده ها می زد و توپهایش منحرف می شدند و نفرات پشت سر عاجز از پوشش توپهای سرگردان بودند !! در ست آخر فقط شریفی و اسماعیل نژاد در حد و اندازه خودشان بودند و بقیه فقط به دستهای همدیگر نگاه می کردند ... 

برای یکی مثل من که در سطح تیم ملی نبوده و نیستم و می دانم که هیچکدام از آن سرویس های پرشی و اسبک ها را نمی توانم بگیرم (؟!) ولی در کارنامه ام آموزش زیرنظر مربی والیبال را دارم ، مهم ترین چیز در میدان جاگیری مناسب و پوشش مناسب است !! یعنی من اگر توی میدان بودم و نمی توانستم توپها را بگیرم ، حداقل آن توپها به سر و صورتم می خوردند نه اینکه توپها با فاصله چند متری در جلوی پایم و یا بغلم فرود بیایند ... 

همین جاگیری و پوشش مناسب چیز کمی نیست و برای همین ژاپن در میدان بیش از 6 نفر دیده می شود و تقریبا هیچ توپ بی شناسنامه ای توی زمینشان به زمین نمی رسد !! تنها یک ویروس خیلی بد و روانی می تواند سیستم جاگیری و پوشش مناسب را تحت تاثیر قرار بدهد و ناکارآمد بکند و آن غرور بیجای بازیکن است (!؟) که فکر بکند وظیفه دیگران جمع کردن توپ و رساندن در بهترین حالت برای او هستند تا او نمایش موفقی از خود نشان بدهد !!؟ کاپیتان با تجربه تیم ملی ، کجای کار می تواند بدرد بخورد!؟ وقتی دو امتیاز خیلی حساس و حیاتی درآخر ست چهارم را خودش با کمترین هوشیاری تقدیم حریف می کند ... تیم ترکیه می دانست که توی تیم حداقل یکی دو نفر ترکی بلد هستند و برای همین روی اعصاب آنها رفتند ، کاری که در بازی های حرفه ای وجود دارد !؟ ولی به جای اینکه بازیکنان نسبتا تازه کار با این کری ها اعصابشان به هم بریزد ، میلاد عبادی پور به این کری ها واکنش نشان می داد !!

پیمان اکبری کار اشتباهی کرد که بعد از کنار گذاشتن و یا صحیحتر بگویم کنار زدن مربی ، در بازی اخر جای او را گرفت ، کمی خویشتنداری می کرد ؛ از حقوقش هم کم نمی شد ... فوقش این بود که عبادی پور می شد مربی - بازیکن !؟ اگر ایران بازی آخر را می برد که زیاد هم دور از دسترس نبود و شاید همین امر آنها را برای این کنار گذاشتن مربی امیدوار کرده بود !! این القا پیش می آمد که اشتباهات از سکانداری مربی بود ولی نتیجه ای که مقابل برزیل گرفته بودیم بسیار سنگین تر و قابل تامل تر از نتیجه ای بود که مقابل ترکیه گرفتیم ... و نشان داد که صحبتهای آخر مربی ایران قبل از کنار گذاشته شدن توسط عوامل صاحب نفوذ ، کاملا درست بود !! 

ما در چهار بازی اخیر قرار نبود ژاپن و برزیل را ببریم و خارج از توان تیم ما بود !؟ ولی مقابل بلغارها و ترکیه ، شاید و فقط شاید ، می توانستیم برنده باشیم که با آنها قدم به قدم تا انتها آمدیم و جلوی خط پایان باختیم ... بدمان نیاید ولی در هر دو باخت ، بازی دادن به میلاد عبادی پور اشتباه بود ... مربی خارجی زورش به عوامل تیم نرسید و بازی داد و در بازی آخر خود عوامل تیم با اختیار کامل این تصمیم را گرفتند ...

قدیم ها به دعای مردم بیشتر اعتقاد داشتیم ولی این روزها فکر می کنیم خودمان روی پای خودمان هم می توانیم باشیم !! مبلغ صدقه مهم نیست ولی اگر قبل بازی هر کدام از بازیکنان ، صدقه کم می کردند !؟ آبرویشان کمتر صدمه می دید ...

 

نظرات 3 + ارسال نظر
فاضله شنبه 19 خرداد 1403 ساعت 12:08 http://1000-va2harf.blogsky.com

سلام یکشنبه 20 خرداد 1403 ساعت 21:46

با درود
یکی دو تا کشتی را دیدم
والیبال را دنبالش نبودم
تعیین صلاحیت ها بالاخره لیست اش بیرون آمد
حالا تا روز انتخابات سر گرمی جدیدی پیدا شده
بحث و جدل و عرض آبروی هم را بردن
به حای ارائه برنامه
فکر کنم دوئل آخر بین جلیلی و پزشکیان باشد

سلام
منهم پیگیر کشتی نبودم ولی امروز والیبال اسلونی را دیدم ااز هشت بازی هفت را برده است !!
متاسفانه هیچکدام در سایز ریاست جمهوری نیستند و باید منتظر اوضاع قاراشمبش تری در آینده بود ... پزشکیان شخصیت سیاسی بسیاز متزلزلی دارد !! جلیلی فکر نکنم لیاقت تشکیل کابینه قوی را داشته باشد مگر اینکه کابینه فعلی را ادامه بدهد ... بقیه هم که !؟

فاضله چهارشنبه 23 خرداد 1403 ساعت 19:32 http://1000-va2harf.blogsky.com

اصلأ نمیشه پیش بینی کرد

والیبال را باید دید و لذت برد ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد