مدیریت روانی

مدیریت روانی یکی از شاخه های اصلی مدیریت تنش می باشد ... مدیریت تنش خودش یک مبحث خیلی جامع است که هیچ کتابی راجع به آن نوشته نشده است و قرار هم نیست نوشته بشود ؛ مثل رموز موفقیت در بازار که هیچ پدری به فرزندش یاد نمی دهد ؛ مگر به وقت مرگ و چون زمان مرگ مشخص نیست برای همین بسیاری از این رموز با متوفا به خاک می رود !!؟

این کتابهای موفقیت در صد ثانیه و چگونه مدیر موفق بشوم و سنگفرش هر خیابان از طلاست و امثال اینها برای فریب مردم فقیر و طماع نوشته می شوند تا فکر بکنند با خواندن آن کتابها آنها هم مدیرعامل شرکت دوو خواهند شد و یا بیل گیتس !؟ در حالیکه این کتابها به چاپ سی ام خود رسیده اند ( البته درایران و شاید در ممالک بیگانه به تیراژ میلیونی هم رسیده باشند !؟ ) ولی نه بیل گیتش دو تا شده است و نه در جاده ساوه شرکتی مثل شرکت دوو !؟ ولی از همان چند تیکه اطلاعات که برای خوشمزه شدن به مطلب اضافه شده است که صرفا به طعم کتاب کمک می کند و نه فهم آن (!) افراد زیادی در پله دوم موفقیت به اختلاس و رشوه و دزدی و ... رو آورده اند ...

مدیریت تنش می گوید : وقتی در جایگاهی هستی که زیادی از سرت بالاتر است و همیشه زیر ذره بین آدمهایی هستی که تخصص و لیاقت بیشتری نسبت به تو برای احراز این پست داشتند !؟ این توی چشم بودن مثل خوره تو را خواهد خورد ، پس بهتر است هی آب را آلوده بکنی تا وضوح از بین برود و همیشه مواردی تنش زا ؛ حتی خیلی ریز (!) در اداره یا قسمت و سازمان مربوطه وجود داشته باشد که بتوانند دو ساعت از وقت ارزشمندترین جلسات را بگیرد و شما بتوانید از موضع بالاتر با آن برخورد بکنید ، برخوردی که یک راننده لیفت تراک هم می تواند بکند !؟ و بقیه مصایل را به دلیل ضیق وقت به مسئولین دیگر بسپارید !! "

همچنین مدیریت تنش می گوید :" برای اینکه جلوی آلودگی فضای مدیریتی غلط خود را بگیرید (!) بهتر است پنجره را باز بگذارید تا کمی باد بیاید ! و این یعنی مدیریت روانی ؛ شما یک مورد جزئی رفع شده و اصلاحی را در مثالها و در حرفهایتان بعنوان موفقیت (!) هی تکرار کنید و خیلی مهم است که هی تکرار بکنید !؟ تاثیر آن می تواند روی بزرگترین رقیبانتان هم تاثیر بگذارد و تا مدتها آنها ار مجبور به تحملتان بکند !! "

این روزها که دولت با برنامه (!؟) برای مهار تورم و گرانی نسخه مناسبی (!؟) ندارد و یا اینکه در بهترین حالت خوشبینی (!؟) تا رسیدن به نتایج برنامه ریزی ها و مدیریت های درست (!؟) و ترمیم حوصله مردم (!) دست به مدیریت روانی در تلویزیون زده است و در یکی دو تبلیغ از نوع هی (!؟)  مخصوصا در شهر فرش و شهر لوزم خانگی و ... تاکیدا با چکش توی مخ مردم بیننده می کوبد که " امسال به قیمت پارسال !؟ " ولی واقعیت این است که تورم سالهای قبل بقدری دودورقایی ( نزدیک ترین ترجمه می شود بیش از حد الکی ! ) بود که قیمت پارسال خودش چند برابر غیرمنطقی تشریف دارد !! من گاه برای خرید به چند سوپری آشنا در محله قدیمی مان می روم که ما را زیادی می شناسند و کمی با دیدن ما وجدانشان درد می کند برای همین برخی اقلام را حتی ده درصد زیر قیمت فروش روی محصول حساب می کنند ؛ نه اینکه ضرر بکنند ، یک سوم سودشان را می بخشند !!

===

دیروز کمی پای تی وی بودم و توی برنامه بالاتر ، یک اژدهای سیر (!) را آورده بودند تا با یک مارآبی گرسنه (!) سر اینکه شنبه برای تعطیلی خوب است یا پنجشنبه (!؟) بحث زنده بکنند ... اژدهای سیر مثلا مدیر کل وادرات بود !!!! و مار آبی گرسنه یک روحانی یک لاقبا و خیلی سمج که هنوز بین طلبه بودن و کارشناس بودن خودش معطل بود !!؟ آقای اژدها مثل طیف اصلاح طلب ها که خود را نماینده ی همه مخالفین حاکمیت می دانند حرف می زد و آقای مارآبی تمام دلخوشی اش به یک نیش کوچک بود که بهترین حالت می تواند یک تب یک روزه بهمراه داشته باشد و تاثیر چندانی ندارد !! اژدهاخان که می دانست در این چند هفته باندازه کافی از طریق رسانه های دوست و دشمن فضا مستعد برای پذیرش نظر او می باشد ، نیازی به نشان دادن دندان ها و خارج کردن آتش از دهان نداشت و مثل اینکه بازی را از قبل برده بود !!؟ و کمی بعد مادرم گفت : " اینها سر چی حرف می زنند ، وز وز صدایشان توی مغزم افتاد !! " و من خیلی سریع شبکه را برگرداندم تا به این مارموزه بازی خاتمه بدهم !!!

بنظر من که کمی زیادی به نظر مارآبی شبیه بود و بعید هم نیست ؛ چون قد و قواره به آن مارآبی بیشتر شبیه بود تا آن اژدهای هفت خط (!) اصولا تعطیل کردن یک روز اضافی ، اصلا نیاز امروز جامعه نیست و یک پوئن تبلیغاتی دادن از طرف دولت است !؟ و اگر امروزه دوست و دشمن سر تعطیلی اتفاق نظر دارند ، تعطیل کردن پنجشنبه بلاتکلیف و نیمه تعطیل بهتر از تعطیل کردن یک روز که عادتا ، استارت هفته کاری است می باشد ... دو میلیون کارمند که شاید یک چهارم آنها در مشاغل خدمات دهی دولت هستند ( که هفتاد درصدآنها هم نیمه دولتی تشریف دارند و یا همان خصولتی !! ) پیراهن عثمان شده اند تا آن سه چهارم ادله کافی برای ریخت و پاش هایشان داشته باشند !! و تازه 78میلیون نفر هم باید دنباله روی آنها باشند ... معلوم است که ولی نعمت های امروز جامعه ما ، کارمندهای مفتخور دولت می باشند !!