حیف نون ها !!؟

کار درست برای خودش یک مقوله است و نتیجه ای که عاید می شود !؟ و خوب بودن یا بد بودن یک مقوله , که جدا حساب می شود ... ممکن است یک نیت پلید خیلی سنجیده و درست عملی گردد !!

 

برای مثال در جریان آن چای دهن سوز(!) که این روزها جزو پرونده های « نامش را نبر !؟ » شده است و خود پرونده و حواشی آن با یک هورت بلند ، بسته شد ... یک طرف جریان غلط ، پلید ، دزدی ، اختلاس و هر لقب ناپسند دیگر که به ذهن برسد (!) و یک طرف دیگر مدیریت درست ... برنامه ریزی اصولی ... بکارگیری افراد مناسب ... راست و ریست کردن مسایل متعدد در بانک ها ، گمرکات و وزارتخانه ها ... دریافت انواع موافقت نامه ها ... و یک حرکت جمعی موفق برای جذب اعتبار کلان و یک بالاکشیدن اساسی بود !!؟ حالا اگر در یک جایی سهم مناسبی پرداخت نشد(!) و یا کسی طمعی بیش از لیاقت و کارآیی اش داشت (!) و یا کسی یهو ترسید (!) و رفت قضیه را لو داد ، اصلا ربطی به کاردرستی موضوع نداشت ... هرچند احتمال به چنین اقدامی از طرف ریزه خوارها ، باید منظور می شد و بعد از پرداخت حق العمل ، ریزه خوارها یکی یکی سر به نیست می شدند تا مصداق ضرب المثل معروف :« نه خانی آمده و نه خانی رفته !» همه چیز ختم به خیر می شد !! و هیچکس فرق چایی دو دلاری با چایی پانزده دلاری را نمی فهمید !؟ چون کافیست شما روی قفسه چایی بنویسید « دارجلینگ اعلا قیمت پانصدهزارتومان !!» مردم می خورند و کیف می کنند آنها هم که مزه را ناجور تشخیص می دهند به نوع دم کردن خود بیشتر شک می کنند تا به کیفیت چایی !!؟

ولی دیروز یک فاجعه بزرگ رخ داد ، بازی ایران مقابل هنگ کنگ !؟ یک مدیریت نامناسب تاکتیکی و تکنیکی و یک روند نابسامان ورزشی که در ایران (!) هیچگاه دور از انتظار نیست !؟ من دو روز قبل در پستی ، هفته دوم را پیش بینی کرده بودم که بازی ژاپن و عراق حساسترین بازی خواهد بود !؟ ولی اینکه هنگ کنگ رده سومی برای ایران تبدیل به کابوس بشود را نوستراداموس هم پیش بینی نکرده بود !!؟ حیف از آن بازی زیبای فلسطین مقابل امارات و صد حیف که به تیم حیف نون ها (!؟) باخته بود !؟ دیروز ظهر ژاپن مقابل عراق باخت و زلزله در خانه بقیه تیم ها افتاد ، خاصه تیم ایران که با همه کری خواندن ها ، هنوز دلش به قرعه خوب قرص بود و اینکه خدا سایه شرق دور را ، همچنان دور نگه دارد !!؟

من موقع بازی ایران ، سر میز شام تولد بانو بودم و حواسم به مهمان ها و نوراخانیم و غذا بود و هر از گاهی بین آمدن و رفتن غذاها ، یک نگاه به روبیکا می انداختم و چهار پاس اشتباه متوالی غولهای فوتبال ایران را می دیدم و موقعیت هایی که مقابل دروازه ایران مورد استفاده حریف واقع نمی شد و اگر مقابل ایران ، تیمهایی مثل عراق و استرالیا و کره و ... بود همه ی این موقعیت ها تبدیل به گل می شدند !؟ و حرص خورده و خارج می شدم و در نتیجه با دعای مادران و مردم و ... تیم با همان یک گل ، سربلند و مفتخر ( البته به لهجه اصفهانی مفتیخر !؟ ) از میدان بیرون آمدند ... اگر هنگ کنگ برای تیم ایران کابوس بود ، امارات بلای آسمانی خواهد بود !!؟

حیف که امورات خوب و اساسی  کشور ، دست مدیرانِ ناکارآمد و کارنادرست افتاده است و امورات بد مثل اختلاس و دزدی ، دست مدیران کارآمد و کاردرست !؟