یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

چیلله گئجه سی !

 

آخر پائیز شد ، فصل زمستان رسید !!

امروز سی آذر ، پایان فصلی و آغاز فصلی دیگر است ... در زندگی صنعتی و بقولی مدرن امروزی حس کردن فصل ها آنچنان که در قدیم بود ، نیست !؟  تغییرات فصلی بیشتر با تغییرات دما محسوس هست !!

  

 

خیلی سالها قبل ، که نه اینهمه ماشین بود و نه اینهمه خانه خوب و سفت و محکم ، با سرد شدن هوا شکل و فرم لباس ها تغییر کلی می یافت !؟ هم برای داخل خانه و هم برای بیرون از خانه !؟ در داخل خانه رسما لباس ضخیم و گرم می پوشیدیم ، چون رفتن از اتاق به اتاق دیگر و یا هال و یا دالان و حیاط و ... معضلی بود !؟ بخاری اتاق را به زور گرم می کرد و دغدغه ریختن نفت جیز کمی نبود !؟ تازه تا یک متری پنجره ها هیچگاه گرم نمی شدند ... پنجره های خانه قدیمی چوبی بودند و آب بندی و هوابندی نداشتند و سوز سرما و باد به اتاق رسوخ می کرد !! یک لایه از طرف حیاط پارچه می زدیم و پرده های داخل را هم طوری با بالش محکم می کردیم که نفوذ سرما حداقل شود و بعد کنار بخاری جنع می شدیم و همان جا می خوابیدیم !؟ خانه ما حمام داشت ولی یادم هست حمام رفتن خیلی ها ، در زمستان ، به این راحتی ها نبود !؟ رفتن و توی نوبت نشستن و مسیر از حمام تا خانه و ... حتی مدرسه رفتن هم سخت بود با آن بخاری های گازوئیلی و بوی دود و ...

 

ولی حالا ، داخل آپارتمان ، دما یکسان هست !؟ و البته خوب ؟! دغدغه ریختن نفت را پکیچ حل کرده است ... حالا با کمترین لباس می شود زمستان را در آنسوی شیشه های دو جداره تماشا کرد و با خیال راحت رفت و دوش گرفت !؟ ماشین در پارکینگ قرار دارد  و  حالشان بهترتر است !! زمستانهای قدیم از در خانه تا مدرسه ، هر روز ، حداقل چند نوبت ماشین هل می دادیم !؟

 

شاید برای همین است که حالا دیگر واژه هایی مثل « شب یلدا » و « چیلله گئجه سی » خیلی بی روح و مصنوعی شده است ... یک مهمانی تشریفاتی برای خودنمایی و مثلا پایبندی به سنت ها که هیچ نشانه ای غیر از حرف مفت در آنها نیست !؟ تبلیغات های گسترده در رسانه ها ، صرفا برای بازارگرمی و افزایش قیمت تنقلات و میوه ... خرید کادوهای آنچنانی برای نشان دادن عشق های این چنانی !؟ شکایت از گرانی و بعد شیرجه زدن به خریدهای غیرضروری که دیگرانی بنام سنت و آئین برای مردم نسخه می پیچند عجب است که رگ خواب مردم را در دست دارند و مردم را با پای خودشان تا در مغازه ها می کشانند تا سرشان شیره  بمالند ؟!

 

یلدا را شبی خوانده اند که مثلا نور بر اهریمن تاریکی پیروز شده است !! و چه عبارتهای سخیفی می سازند از شب و روز ؟! نه شب اهریمن است که در واقع مایه آرامش انسان هست و نه روز ایزدی ست ، هر دو برای زندگی لازم و ضروری هستند ... طول شب و روز هم از گردش و مدار زمین حادث می شود و کشف و اختراعی خاص نیست !؟ وقتی ما در نیمکره شمالی زمین در طولانی ترین شب هستیم ، دیگرانی در کوتاهترین روز هستند !؟ ولی حساب «چیلله گئجه سی » فرق می کند ، امروز روز اول زمستان است و چهل روز ( چله اول ) اول زمستان که کمی سردی کمتری دارد و به دنبال آن چهل روز ( چله دوم ) که سرما بیشت ر و طاقت فرساست شروع می شود و در قدیم مردم برای گذراندن این دو چله زمستان ، آماده و مهیا می شدند و خوراک و سوخت ذخیره می کردند !؟ حالا اینکه در شب یلدا مردم جشن گرفته و می رقصیدند و پایکوبی می کردند چه فلسفه ای داشته !؟ شاید این هم ساخته همان ذهن های اهریمنی هست که برای جیب مردم نقشه می کشند !؟ بر پایی مجالسی که در آن بزنی و برقصی ، هزینه هایی دارد آنچنانی که سودش به جیب برخی می رود !؟ شاید برای بلک دی ما بهترین فرصت باشد تا با کاستن از قیمت ها ، مردم زمستان راحتی داشته باشند ولی با گرانی مکرر به استقبال زمستان رفتن ، پایکوبی هم دارد !؟

 

اتفاقا در تقویم جهانی ، امروز روز « چراغ قوه »  است !؟ وسیله ای که واقعا به مبارزه با تاریکی می رود و بسیار نامگذاری معقولی هست ... و ما ملتی که هزاران سال است افتخار روشن نکهداشتن آتش را یدک می کشیم ، هر کدام چند چراغ قوه  در خانه و ماشین داریم !؟ و جالب است که هیچگاه در این کشور ، حتی در عصر صنعت ، یک چراق قوه نساخته ایم و ۹۹٪ وابسته چین هستیم !؟

 

یلدای تان گرم و صمیمی !؟ دورهمی تان بی شیله و بی پیله و بدون غیبت !؟ سفره تان پر برکت و متنوع ، ولی اسراف نکنید ‌!؟ شکر گزار باشید و بیاد دیگران !؟ 

زمستان در راه است ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد