ابر و باد و ...

این روزها وقتی اخبار گوش می دهم ، مخصوصا در زیرنویس ها ، در هر گوشه ای از دنیا ، خبر ناگواری وحود دارد تا مردم کشور ما ، بیشتر باور کنند که اعضای همدیگر هستند ...

 

البته اتفاقات زیادتری هم می افتد که انعکاس آنها برای ما و مزاج دولتمردان ما خوشآیند نیست و شاید ما را هوایی بکند !؟ مثلا دوستم از اسپانیا و مادرید عکس و فیلم و خبر می فرستدکه نشان می دهد نشانه های زندگی در آن کشور وجود دارد ولی تی وی ما فقط از آتش سوزی جنگلهای اسپانیا خبر پخش می کند ؛ ایمان مردم اسپانیا هر روز در کنار دریا و توی خیابان ها می سوزد ولی تلویزیون ما نگران جنگلهای آنجاست !؟ البته یکی می گفت که با پخش این اخبار دارند ذهنیت مردم را آماده می کنند که اگر خبری از آن دست در اینجا شد ، مردم مطالبات را قاتی هم نکنند !؟!؟

البته فقط آتش نیست ها ... در هند رانش زمین داریم ، در ژاپن سیلاب ویرانگر و در آمریکا طوفان شدید ...  هاوایی هم که سوخت و دردشان را چند برابر کرد ... یاد شعر حضرت اجل ، سعدی شیراز افتادم که فرمود :

ابر و باد و مه و خورشید و فلک در کارند

تا تو نانی به کف آری و به راحت نخوری !؟

این هم بماند بیادگار ، در گذشته کمی دور ، فامیل دوستی از آلمان آمده بود ، ما زمانی  ... البته شوهرشان ممنوع الورود و بودند کارهای اینوری را بانو انجام می داد ... بانو هم هفتاد و چند را رد کرده بود ، آنقدر از سفر هاوایی شان تعریف کرد ، و البته قدم به قدم ، که انگار آنجا بودیم ... وقتی خبر آتش در هاوایی را خواندم فکر کردم محله خودمان آتش گرفته است !!!؟