یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

۲۸ مرداد ...

 

دیروز در شیفت پرستاری ام ، در خانه مادرم بودم و از سر ناچاری (!؟) پای تی وی ، مادرم مثل خیلی های دیگر ، مخصوصا والدین پیر ، نسبت به موبایل حساستر است تا تی وی !؟

  

 

شما جلوی تی وی می توانید به کارهای دیگر هم برسید ، مثلا کار خانه بکنید ، مقدمات آشپزی و یا با شخص دیگری صحبت کنید !؟ ولی مقابل موبایل گرفتارتر هستید و فاصله کم بین شما و صفحه موبایل را چیز دیگری پر نمی کند ، وقتی به گوشی تمرکز دارید نمی توانید به اطراف توجه داشته باشید ... این بی توجهی به اطراف اذیت کننده است ، خاصه برای کسانی که می خواهند مورد توجه باشند ، مادر پیر یا کودک خردسال ،  فرقی ندارند !؟

 

توی تی وی (!؟) برای چندمین بار داشتند پیراهن چرکِ اتفاق یا همان کودتای ۲۸ مرداد را می شستند ... این پیراهن در هر سال نسبت به موقعیت موجود شسته می شود و در هر نوبت از آرشیو ، حرفها و فیلم های تازه ای بیرون می آید !؟ مخصوصا بعد از افشای نقش کلیدی آمریکا در این جریان ، کم‌کم سریالی از این روز ساخته خواهد شد که جای مختارنامه را خواهد گرفت ...

 

یک چیز از فیلم ها قابل توجه بود و آن اختلاف طبقاتی ، در حد صفر و یک ، بین آدمهای توی تصویرها (!؟) مردم در آن فیلم ها دو دسته هستند ، کت شلواری و کرواتی و شیک و ارباب زاده (!؟) و یا با یک پوشش خیلی ساده و روستایی و قیافه فوق رعیتی (!؟) این بار برش های زیرکانه مصاحبه های اشخاصی مثل ابراهیم یزدی  ، کاشانی را پررنگ تر و مصدق را استادانه تخریب می کرد !؟ بهترین حالت تحریف ، جریانی ست که از کانال تبیین و روشنگری بگذرد !؟ نقش روشنفکران در فجایع انسانی بمراتب بیشتر از نقش نظامیان می باشد !؟


و جالبتر اینکه این اتفاق برای ساقط کردن حکومت نبوده و برای تقویت حکومت بود !؟ انگلستان و آمریکا در سطح وزیر و رئیس جمهور به نقش کلیدی خود در آن اذعان کرده اند ولی بازهم عده ای آن نقش بزرگ را قبول نمی کنند ... اصلا این کشور همه چیزش فرق می کند !؟

 

===

 

امروز نوراخانیم هوس کردند مهد نروند و من هم بیش از یک بار اصرار نکردم ، در بقیه مسایل هم روش من همینطور است !؟ موقعی که غذادادن نوراخانیم  به من موکول بشود ، یک بار می گویم اگر خورد خورد و اگر نخورد خودم می خورم !!؟

 

تربیت کودک کار سختی است !؟ اینکه مقدار زیادی از آزادی های کودک سلب شود و تبدیل به اندکی تربیت بشود ، واقعا ، برای یک روح نجیب (!؟) ، آزاردهنده است ... یک روز ما هم راهی را که اروپایی ها می روند را خواهیم رفت ... پدر و مادر ، کودک را طبق علایق و سلایق خود رشد خواهند داد و بعد از پانزده سالگی دولت ها و سیستم ها آنها را مطابق خواست خود تربیت خواهند کرد !؟ مشمول الذمه گی هم گردن خودشان ... متاسفانه در کشور ما ، والدین با خون چگر بچه بزرگ می کنند و با دست خود تقدیم دولتها می کنند ؛ فرقی نمی کند داخل کشور یا بعنوان مهاجر به دولت های دیگر و فکر می کنند به آنها خدمت کرده اند !؟ در حالیکه خدمتی که به دولت ها کرده اند چند ده برابر برداشتی است که خود و بچه شان می کنند ...

 

نظرات 2 + ارسال نظر
لیلی شنبه 28 مرداد 1402 ساعت 13:15

بعضی چیزها مثل آفتاب روشنه هر چه قدر رسانه‌ها بخوان وارونه جلوه اش بدن. در مورد موبایل چه قشنگ تحلیل کردین

این روزها باید به روشنی آفتاب هم شک کرد ...

سلام دوشنبه 30 مرداد 1402 ساعت 08:34

کاشکی پدر و مادر من هم افکار و رفتار شما را دنبال می کردند
کلاس چهارم ابتدایی بودم و ماه رمضان در آذر ماه بود
روزه گرفتم
هیچ دیگه
ننه و بابا دستم پایم را گرفتند
انگار می خواهند دارو به خوردم بدهند
آب را سرا زیر به گلویم کردم
که بله روزه ات شکست بیا ناهار بخور
به جای روزه درس بخوان
فرداش گلو درد گرفتم
۲۸ مرداد
من که از برنامه های تکراری استفاده نمی کنم
حتی سوران که تکراری هم نبود نگاه نکردم
یعنی حوصله ام لبریز شده است

سلام
فکر کنید یکعده کور و کر (!!) پیشقدم می شوندتا برای کودکان دیگران اصول تربیتی بنویسند ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد