یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

اوقات فراغت ...

دیروز توی خانه نشسته بودم و منتظر برای ارسال شدن یکسری اطلاعات از طرف یک شرکت برای طراحی چند فقره سفارش چاپی و تنظیم و چیدمان برای ارسال به چاپ ...

   

حوصله من و مشغله آقای صاحب شرکت و اوضاع اینترنت و چندگانگی نرم افزارهای نیازمند به فیلکش و حساس به فیلکش و ... باعث شد تا یک فرجه دو سه ساعته پیش بیاید ... از طرفی هم دیروز سایت پینترست (!؟) گیر داده بود به من و هی طرح رمضانی و ...می فرستاد!!؟

 

خلاصه اینکه از یک خط طراحی جناب آقای طراح اهل سنت خوشم آمد و آمدم یک " علی ولی الله " هم به آن اضافه بکنم که کل طرح  داغون کردنی شد و نشستم از اول خودم کار کردم ...

 

و این وسط هی برای من لوگو می آمد و دانلود نمی شد و پیشطرح می فرستادم نمی توانست باز بکند و بالاخره طرف را راضی کردم از طریق ایمیل کار بکند ، نیم ساعتی هم دنبال برادر خانمش می گشت تا رمز ایمیل اش را از او بپرسد ( یعنی ما همچین ملتی هستیم !! )

 

بعد از چهار ساعت  که طرح هایش را فرستادم ، عذرخواهی کرد از بابت تاخیرات پیش آمده و چقدر هم با اعتماد به سقفی که داشت پشت سر اینترنت و ... حرف می زد و نمی دانست که خودش یک عالمه کم و کاست و ایراد داشت !!؟

 

یادم افتاد خیلی سال پیش که اینترنت که سهل است ، کامپیوتر نایاب بود (!؟) من با دوستانم در کانادا از طریق هات میل و امداس ان و ... ارتباط داشتم و از من خواستند ایمیل باز کنم و من کسی را نمی یافتم تا برایم بگوید ایمیل را چگونه باز می کنند ... یک دوست نسبتا باسوادتر داشتم و البته با کلاس تر (!؟) از او خواستم برایم تقبل زحمت کرده و ایمیل باز بکند ... عصر با کلی پوزش (!) یک پاکت به من داد که توی آن چند صفحه پرینت بود و مراحل باز کردن ایمیل را صفحه به صفحه توضیح داده بود (!؟) و گفت : جسارتا برای اینکه ایمیل را خود شخص باز بکند ، زحمتش را برای خودتان نگهداشتم !!!؟

 

درسی که درباره ارزش شخصیت از آن رفتار به من داد تا به امروز در هیچ مدرسه و دانشگاه و پامنبری ندیده ام ؟! و البته تا چند سال که مردم ناشی بودند (!؟) در مورد ایمیل با دیگران همان کار را می کردم  ...یادم می آید که وقتی برای مدیر ارشدمان که به ایتالیا می رفت پیشنهاد  دادم که برای خودش ایمیل باز بکن و احیانا در آنجا شاید بدردش بخورد !! با کلی اکراه قبول کرد و البته خواست زحمتش را به من بدهد (!) که بالای سرش ایستادم و جدول روزنامه را حل کردم و در هر مرحله که سوال می کرد ، راهنمایی می کردم !!! و وقتی از ایتالیا برگشت خیلی از من تشکر کرد که یکی از مدیران برای ارسال یک سری فایل و تصویر از او ایمیل خواسته بود و کلی حال کرده بود !!؟

 

و این از طرحی که خودم کار کردم ، هم لذت بخش بود و هم قاتل وقت و هم اینکه خودم پسند کردم ...

 

 

اصل طرح هم این بود !!

 

 

نظرات 3 + ارسال نظر
تراویس بیکل چهارشنبه 23 فروردین 1402 ساعت 14:24 https://travisbickle1.blogsky.com/

ماشالا کپی کردن رو خوب بلدی

کپی کردن آنقدر ها که ما فکر می کنیم ساده نیست ... با کپی کاری ، چین دارد از آمریکا جلوتر می زند !!
این کار دستبرد آزاد به یک ایده است ... و کمی هم بوی کامل کردن می دهد !! فرق اهل تشیع با اهل تسنن را هم میتوان مشاهده کرد !! اهل تسنن جای خالی زیادی دارند و اینکه محمد(ص) را قرمز نوشته است جای تامل دارد ، شخصیت محمد(ص) برای اهل تسنن و مخصوصا بعد از اپیدمی انگلیسی وهابیت (!) یک منطقه قرمز محسوب می شود ... محمد(ص) را بدون اهل بیت در نظر گرفتن آنقدر سخت است که حذف شخصیت اش برای وهابیون راحت تر است !!

فاضله چهارشنبه 23 فروردین 1402 ساعت 14:25 http://golneveshteshgh.blogsky.com

واسه شما قشنگ تره

سلام پنج‌شنبه 24 فروردین 1402 ساعت 05:06

با درود
همکلاسی داشتیم طراح بود
یک واحد درسی هم داشتیم طراحی صنعتی
یک استاد داشتیم
می گفت یک خط راست بکشید مثلا سه سانت و ده میلیمتر
این همکلاسی خط را می کشید
استاد می گفت تو تقلب می کنی
از آخر گفت استاد من طراح ام
بعد هم کلاس را ول کرد و رفت دنبال کار و کاسبی اش
سال ۱۹۹۹ یک کامپیوتر خریدم و از همانزمان صاحب ایمیل شدم البته هات میل و یاهو ایمیل که هنوز رمزش یادم هست
آنزمان باز چت خیلی داغ بود
خوب شد که خیلی چت روم ها فیلتر شد

سلام
استاد نبود ، مریض بود ...
در جهان سوم ، آن زمان ، شیرینتر از این زمان است ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد