یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

زندگی دیجیتالی !

 

از شهریورماه دنبال یک کار هستم که واگذار شده است به یک سایت دیجیتالی و مدارکم را ارسال کرده ام و بعد از بدو بدوهای فراوان در فضای مجازی و تلفن های همیشه اشغال سازمان و عدم راهنمایی مناسب و ایضا سفارش های مداوم برای عدم حضور و پیگیری از طریق سامانه (!) به من گفتند که عجله نداشته باشم تا کارگزاران بسیار خدوم تماس بگیرند !!

   

بعد از دو ماه دوباره تماس گرفتم و کمی تند حرف زدم و آنکه پشت خط بود را کلی شرمنده اخلاق ورزشکاریم کردم و گفتند که مدارک من در دسته موارد اشکال دار می باشد و دی ماه و بهمن ماه نوبت رسیدگی آنهاست (!) گفتم : " پول من دست شماست !! در این بازار آشفته با این افت ارزشی که هر روز  اتفاق می افتد !!؟ دی ماه و بهمن ماه برای شما زیاد مهم نیست ولی برای ما دو ماه است ... "

 

خلاصه اینکه امروز از تهران زنگ زدند و گفتند که برگ اقرارنامه ای که از دفترخانه گرفته ام را برایشان از طریق سایت ارسال بکنم و من خبر دادم که آن کار را دو ماه پیش انجام داده ام !! و خبر دادند که برگ را نمی بینند و برای همین امروز تقریبا سه ساعت پای موبایل و سیستم بودم و هی حذف می کردم و از اول آپلود می کردم و متاسفانه انگار ورودی سایت مثل ورودی گوش برخی از مسئولین مسدود بود !! خلاصه اینکه تماس گرفتم و خبر دادم و گفتند که شاید از اینترنت بوده باشد !! گفتم همین پیش پای شما من یک فایل 25 مگابایتی را ارسال کردم برای یک طراح ، زور زد ولی رفت !! حالا چرا فایل زیر یک مگابایتی برای رفتن به سایت شما اینهمه مشکل دارد را نمی دانم !!

 

قرار شد تا فردا من و ایشان هی چک کنیم تا شاید فرجی حاصل شود !!

 

دیروز اخبار تلخ زلزله ترکیه را می خواندم ، تلفات انسانی از مرز 30هزار گذشته است و بعد از این هر روز حداقل 3 الی 5 هزار به آمار افزوده خواهد و احتمالا از مرز 100هزار هم فراتر برود ... یکی از دوستان از ترکیه تماس گرفته بود و از قرار معلوم در یک شهر کوچک بودند و می گفت که هنوز نصف شهر آوارشده (!) دست نخورده است و پیشرفت کار بسیار کم ... با این حساب در شهرهای بزرگ معلوم نیست دولت ترکیه  چطور از شرمندگی کارمندان خدومش در شهرداری ها (!) و نظام مهندسی (!) و سایر  سازمان ها (!) در خواهد آمد !!


شهرداری ها از پیمانکاران ارتزاق می کنند و پیمانکاران برای اینکه شکم این کارمندان خدوم را پر بکند (!) باید از شکم کارگران و ایضا از پروژه بزند تا هم برای خودش بماند و هم برای شکم سیری ناپذیر کارمندان شهرداری ها !!!؟؟ و حالا دستگیری 130 پیمانکار بزرگ انبوه ساز چه دردی از آنها که زیر آوار مانده اند کم خواهد کرد !! البته هر کدام را اگر پای ساختمانی که ساخته اند اعدام بکند شاید برای بقیه درس عبرتی باشد !؟ ولی اعدام چیز بدی هست و طمعکاری و دزدی هم که نوعی بیماری اجتماعی هستند و این دزدان مستحق ترحم می باشند !!؟ البته در کنار هر پیمانکار باید یکی دو کارمند شهرداری و عضو شورای شهر را هم اعدام بکنند !!؟ ولی مطمئنا این کار را نخواهند کرد چون همین دزدان کوچک هستند که دست در دست هم می دهند به مهر (!) و یک شاه دزد را به رده ی بالاتر هل می دهند !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
سلام چهارشنبه 26 بهمن 1401 ساعت 09:31

با درود
من که از سیستم دیجیتالی راضی ام
دیگه نه نیاز هست صف بانک باشم
نه صفهای دارایی و شهرداری و بیمه و غیره

با سلام
زندگی متمدنانه یعنی کاسته شدن رودررویی انسانها باهم و کاهش تنش های نژادی و سلیقه ای
ولی اذیت ارباب رجوع همچنان ادامه دارد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد