یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

زلزله خوی !!

 

دیشب دوباره شهر خوی لرزید و این بار کمی شدیدتر ، تا چند ثانیه لرزش در تبریز ملموس بود ، ۵/۹ ریشتر برای سازه های روستایی و حاشیه ای شهر می تواند فاجعه بار باشد ...

 

 

زلزله را نمی شود با اعداد و ارقام سنجید ، مثلا با شنیدن رقم ۵ ریشتر راحت از کنارش رد شد ، ۵ شاید برای یک برج نشین تنها تکانی ترس آور باشد و احیانا ریخته شدن لوازمی که ناشیانه توی کمد و روی میز چیده شده اند !! ولی برای یک سازه روستایی زلزله با تمام بار معنایی که دارد نازل می شود و نه از آسمان ، بلکه از زمین و آسمان (!) زمین می لرزد و آنچه بالای سر است می ریزد !!


ضعف سازه های روستایی غالبا ربطی به پول ندارد و چه بسا آن روستایی در شهر دور و نزدیک خانه ای محکم تر دارد !! ولی خانه روستایی بر اساس فرهنگ سنتی روستا ساخته می شود و برای هر نوبت تحول در این فرهنگ، تلنگرهای فاجعه باری لازم می شود ... فرهنگ جاری جامعه ما فرهنگ افراط و تفریط است (!) کسانی دارند و خود را ندار نشان می دهند که چه شود (!؟) کسانی هم ندارند و خود را دارا نشان می دهند که چه شود (!؟) 

 

و هر بار مسایلی از نو مطرح می شوند ... چندبار لرزیدن برای بیدار شدن لازم است !؟ سالی یکبار ، هفته ای چندبار !؟ دیوارها می ریزد و با کمی تحمل از نوع سخت دوباره ساخته میشوند ولی فرهنگ رایج و روزمره هر نوبت بدتر از قبل می شود ...

 

چند روز قبل رئیس جمعیت هلال احمر استان عوض شد و یکی دیگر آمد ، و سیلی از تبریکات بخاطر انتصاب بجا در استوری ها درج شد ... خیلی جالب است که یک بالادستی انتخاب می کند و هزار پایین دستی آن انتصاب بجا را تشخیص می دهند و قابل تبریک می دانند (!) این همان توهم خود-دموکراسی پنداری بدخیم می باشد ... با هر انتصاب بجا و شایسته ای ، انتخاب و انتصاب قبلی به قهقرا می رود و البته شاید گاهی هم یک پله بالاتر رفته باشد !!

 

مردم هم طبق معمول به همه چیز مشکوک تشریف دارند ، دولت که دزد است ، هلال احمر که دزد است ، هر نهاد و هر تشکیلاتی دزد است و این تفکر نه تنها تغییر نمی یابد (!) بلکه راهی می شود تا برخی فرصت طلب سفره باز بکنند و بشوند خیر خودخوانده (!؟) و کیسه خود را از دل رحمی این مردم شکاک  پر بکنند ...

 

یک زمانی دوست داشتم تا یک گروه از متخصصین ، تشکیل یک «سمن» ( سازمان مردم نهاد ) بدهند تا صحت و سقم عملکرد سایر سمن ها را به اطلاع مردم برساند !!! ولی چون غالب این سمن جویان ، کسانی هستند که در بالادست اغراض منفی دارند و پشت سر یکعده سمن جوی مثبت مخفی می شوند !! عملکرد آن گروه متخصص هم در کشور ما مثل عملکرد سازمان بازرسی کل کشور خواهد بود !؟!؟

 

امروز کسی تماس گرفته بود به دنبال فرد موثقی بود که بتوانند کمک های خود و آشنایانشان را به حسابش واریز بکنند تا به دست زلزله زده های خوی برسد !؟ با عرض معذرت خدمت من و کلی دور از شما و ... چند جمله پشت سر هلال احمر گفتند و بعد مورد را مطرح کردند ... گفتم : من آنقدر هم که فکر می کنید از طایفه « دور از شما » نیستم ، ولی خیر و ثواب این عمل شما با هر مبلغی (!؟) شر آن تهمتی که به یک سازمان  امدادی ( بدون سند و مدرک ) که تشکیلاتی بسیار بزرگ هست و چه بسا کاستی هایی دارد را نخواهد شست (!؟) ضمنا شاید التیامی زودگذر باشد و چه بسا تله ای که می تواند آن فرد نسبتا موثق را به وسوسه و گناه بیاندازد !!!

 

من بعنوان یک شاهد ، دیده ام که زلزله بغیر از زمین ، خیلی از آدمهای روی زمین را هم می لرزاند و تا ورطه فروریزی  ... می برد !! اگر امکان کمک کردن را دارید و دلتان از شک می لرزد ، قبل از اینکه دست در جیب بکنید برای خودتان و آن بیچاره های زلزله زده دعا بکنید ، تاثیرمعنوی اش بیشتر از کمک نقدی است !!!؟

 

نظرات 3 + ارسال نظر
سلام یکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت 23:15

با درود
حالا خوبه سلبریتی در دفعه قبل پول جمع کردند و معلوم نشد چی شد
شایعه علیه نهاد ها زیاد است
مثلا می گفتند داخل برنج های اهدایی به جنگزدگان سیل‌زدگان زلزله زدگان که سر از بازار آزاد در آورده است نوشته ی پیدا کرده اند که اهدایی بودن آنها را نشان می داد
حالا به فکر این نیستند ممکنه برنج اضافه آمده را در بازار فروخته اند تا از عایدات آن مثل پتو بخرند
کاشکی خانه های روستایی را در باز سازی مثل خانه ی ژاپنی ها بسازند که هفت یا هشت ریشتر زلزله هم برایشان دستگرمی است

سلام
اینکه در یک تشکیلات بزرگ جهان سومی (!) از این مسایل باشد بعید نیست ، ولی مطمئنا اشکال در هلال احمر یک صدم شهرداری هاست و شاید یک پنجاهم دارایی است و ... نباید زیاد ایده آل نگاه کرد و همین امر نباید ما را به همه چیز مشکوک کند ، آنهم از نوع شک تخریبی !!؟
بعد از ویرانی مطمئنا سازه های جدید بهتر می شوند ولی چرا بعد از ویرانی ها !؟

سلام دوشنبه 10 بهمن 1401 ساعت 15:33

بعد از ویرانی مطمئنا سازه های جدید بهتر می شوند ولی چرا بعد از ویرانی ها !؟

سوال جالبی است ؟

فقر فرهنگی !!

نگین شنبه 15 بهمن 1401 ساعت 15:53 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

دیشب کلیپی در باره زلزله خوی دیدم که حالم خیلی بد شد.

نه از شدت زلزله، نه از ویران شدن خانه ها و نه از بی خانمان شدن مردم اونم توی این برف و سرما.

یه خبرنگار وارد چادری شد و خانمی نوزاد به بغل جلوی دوربین اومد. خبرنگار پرسید پسرتون که دنیا اومد زلزله شد؟ خانم جواب داد بله، خبرنگار که خدا رو شکر دوربین قیافه منحوسش رو نشون نداد، با یه حالت تمسخری گفت: عجب پا قدمی!!!

من جای مادر اون بچه بودم میکروفون رو از دستش میگرفتم تو حلقش فرو میکردم تا یاد بگیره که گاهی باید در ِ تالار اندیشه رو بسته نگه داشت! بخصوص در چنین شرایط اسف باری که طرف از زمین و آسمون براش رسیده.

با خودم فکر کردم این حجم از بیشعوری چطور میتونه در وجود یه آدم جا بشه؟

سلام
زلزله حادثه ای عظیم و عجیب و ناگواری ست ....
برخلاف آنچه که متاسفانه عموم فکر می کنند ، خبرنگاران از طیف متوسط به پائین شعور جامعه انتخاب می شوند و یا از همین طیف حذب این شغل می شوند !!!؟ و برای همین خیلی راحت دستمایه بالادستی ها قرار گرفته و بعد از توسری خوردن به خیل ناراضی های اجتماعی می پیوندند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد