یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

اشتباهات تایپی !!

 

اشتباهات تایپی جزو لاینفک این روزهای من شده است ، یعنی یک متن را باید چندبار اصلاح بکنم ... یک دلیل ا ش این است که سرعت پیاده سازی تفکرات من بالاتر از سرعت تایپ ام هست و برای همین گاهی اوقات چنان سریع رد می شود که خواندن متن برای خودم هم سخت می شود !!

   

یک دلیل هم این است که سرعت دستانم باهم نمی خواند و قبل ازانگشت دست راست الف را بزند ، انگشت دست چپ ز را زده و رد شده است و همیشه باید در اصلاح اشتباهات تایپی تعداد زیادی زا را تبدیل به از بکنم !! و امما در تایپ کردن توی گوشی موبایل ، اکثر تقصیرها به گردن سانزنده موبایل می باشد که صفحه کلید را متناسب با انگشتان دختران 12-16 سال طراحی کرده است و هر انگشت من حداقل د تا سه کلید را پوشش می دهد !!

 

خاصیت دنیا در این است که طراحی ها بر اساس یک طیف خاص تعریف می شود و هیچ طرحی همه را شامل نمی شود و برای همین همیشه عده ای ناراضی وجود دارد !! چند روز پیش توی اتوبوس نشسته بودم و اتفاقا داشتم به سامانه پیام کوتاه پیامی می فرستادم !! متاسفانه همیشه و در هر نوبت می شود مسایل متعددی از عدم رعایت را از طرف راننده ها مشاهده کرد !! من انتظار ندارم که انتخاب راننده از طریق گزینش ایده آل باشد ، چرا که این نوع گزینش حتی برای شورای شهر و نماینده شهر و ... صورت نمی گیرد !! برای همین اعتقاد دارد که می شود در سطوح پائین تر اصلاحات یواش یواش انجام داد و با تذکرات صبورانه انتظار بهبود قدم به قدم داشت !! در سطوح بالاتر نیاز به جراحی مستقیم هست که از تخصص من خارج است و بیشتر باید از طربق دعا و نفرین وارد شد !! و دیده ام که این تذکرات صبورانه گاه جواب داده است ، حتی اگر شده بصورت مقطعی و باید دوباره به تذکر دادن ادامه داد !!!


پیرمردی کنارم نشسته یود و دنبال آدرسی بود تا در ایستگاه موردنظرش پیاده بشود !! یکی دو نفر هم جان بر کف ایستاده بودند و به زور آدرس اشتباه می دادند ... وقتی تلاششان تمام شد آرام توی گوش پیرمرد گفتم که راحت بنشیند و همزمان با من پیاده بشود تا راهنمایی بکنم ... کمی بعد یک پیرمرد دیگر داشت پیاده می شد و کم مانده بود لای در بماند که با هیاهوی جمع این بلا رفع شد و به دنبال آن صدای راننده درآمد که چرا خواب هستید و به موقع آماده پیاده شدن بشوید !! و مسافران یک صدا از خجالت راننده درآمدند که وقتی اتوبوس تا خرخره پر آدم است ، این آماده شدن دیگر چه صیغه ای هست !! و تا دو ایستگاه این مشاجرات گاه و بیگاه ادامه داشت !! یکی کنارم ایستاده بود و به این بی فرهنگی رایج سرش را بصورت افقی تکان می داد ...


گفتم : " واقعیت این است که تقصیر راننده و مسافر نیست !! راننده مسافرها را پر نمی کند ، فقط طبق برنامه در ایستگاه توقف می کند و این مسافرها هستند که با وجود پر بودن ماشین دوباره پر می شوند !! افزودن تعداد اتوبوس هم برنامه دارد والا ترافیک اتوبوس ها می تواند شهر را فلج بکند !! تقصیر بر گردن آن طراح فرهنگ ترافیکی هست ( البته اگر باشد !! ) که تردد در شهر را برای سنین بین 18 تا 48 سال تعریف کرده است و سنین پائین و بالای این تعریف همیشه در تردد در شهر ؛ چه با تاکسی و چه با اتوبوس و ... مشکل دارند !!  تعریف توقف یک دقیقه در هر ایستگاه ، برای خانم ها و آقایان بالای 60 سال ، حتی در اتوبوس های خالی ، جواب نمی دهد و برای همین همیشه مورد ماندن در لای در و سر و صدای حضار وجود دارد (!) بدبختی اینجاست که اتوبوس های دارای دوربین در بالای در که راننده نامحترم باید ببیند هم استثنا نیستند !! چون راننده یا حواسش به تماشای رادیویی فوتبال هست و یا سرش به گوشی هست و دارد به مکالمات لایتناهی ادامه می دهد !! "

 

نظرات 2 + ارسال نظر
سلام یکشنبه 2 بهمن 1401 ساعت 09:26

با درود
تایپ بهتر شده است
البته نه صد در صد
من که تک انگشتی تایپ می کنم
البته از صفحه کلید رایانه اگه بخواهم استفاده کنم تقریبا تمام انگشت هایم فعال نی شود
زمان سربازی از آن ماشین های تایپ مشکی استفاده می کردم
معمولا از اتوبوس استفاده می کنم مسیر نا اتوبوس خورش زیاد است و تقریبا خلوت هم می باشد

نگین پنج‌شنبه 6 بهمن 1401 ساعت 21:22 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

یه مثلی هست میگه به شتر گفتن فلان، گفت چیمون مثل همه ست؟ (یه چیزی تو همین مایه ها)!!

من آدم غر زدن نیستم، اما هر طرف رو نگاه میکنی میبینی آشفته بازاریه برای خودش! چند روز قبل برای یه سی تی اسکن ساده، من تا مرز دیوانگی رفتم!! تقریبا هیچ کاری بدون اعصاب خورد کنی انجام نمیشه. خلاصه که همه چیمون به همه چیمون میاد!!

سلام
ما در محیطی سرشار از بی نظمی به سر می بریم ... متاسفانه

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد