یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

سکته خفیف !!

 

امروز رفته بودم مرکز شهر برای یکسری کارهایی که نفعی برای من نداشت و همه اش از ناحیه خدمت به دیگران به من رسیده بودند !! و البته توی مسیر کمی هم با خودم حرف می زدم ...

  

از وقتی همه چاهها را به سیستم فاضلاب شهری وصل کرده اند ، آدم نمی تواند درددلش را به چاه بگوید !!؟؟ و مجبورا با خودش حرف می زند و خدا رحمت کند مخترع این زهرمار را که می کُنند توی گوش و همینطور که دست توی جیب راه می روند با مخاطب حرف می زنند !!! قدیمها وقتی کسی با خودش حرف می زد را دیوانه خطاب می کردند ولی حالا فکر می کنند با آدم باکلاسی طرف هستند !!؟؟

 

خلاصه اینکه توی خیابان دارایی بودم و داشتم از کنار ازدحام مزاحم (!) دلار خرها و دلار فروش ها رد می شدم که یک ماشین پلیس توقف کرد و سه نفر به طرفم هجوم آوردند و در همان کسری از ثانیه فکر کردم که چرا امروز که فقط به قصد کار خیر بیرون آمده ام باید دستگیر بشوم !؟!؟ که بخیر گذشت و از من رد شدند و یکی را گرفته و دستبند زدند و سوار ماشین کردند !! البته مردی هم کاغذ به دست آمد و تایید کرد که خودش است !!! تا مردم جمع بشوند و بدانند قضیه چیست (!) پلیس و متهم از صحنه خارج شده بودند ... یک نفر به مردم تفهیم اتهام می کرد که چند تا چک خالی دارد و همیشه فراری است و این بار گیر افتاده است !!

 

من به نوبه خودم رفتم و برگشتم و می توانند در برنامه بازگشت از دنیای مردگان ، مرا ببرند و بگویم که چگونه آدم می میرد و زنده می شود !!!

 

سر راه به مغازه دوستم رفتم و دیدم دارند از حمله پلیس به دلار فروش ها حرف می زنند که دستور داده اند ، همه را جمع بکنند و گوینده استدلالاتی می کرد در حد یافته های تلسکوپ جیمز وب !!!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
همطاف یلنیز پنج‌شنبه 24 شهریور 1401 ساعت 16:27 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام

خب دادوخان! پلیس ترس داشت یا هجوم یهویی اش؟ یا چی؟

سلام
من از هجوم و غافلگیری می ترسم !! ضمنا پلیس یک نیروی فاشیست ( البته در تمام جهان و بدون استثناء ) هست و ترس از هجوم پلیس 100% منطقی هست !!

نگین جمعه 1 مهر 1401 ساعت 21:30

سلام

والا من که فقط از خوندنش رفتم و برگشتم، خدا به داد شما برسه!

اتفاقاً هیچ تعجبی نداره کسی رو که برای کار خیر از خونه خارج میشه بگیرن! کما اینکه کسانی که هر روز به قصد شرّ از خواب بیدار میشن یا دارن همینجا ول ول میگردن و به ریش ملت میخندن یا در بلاد کفر! مشغول عیش و نوش اند ...

سلام
پرت بودن حواس منجر به ذوق مرگی های خوب و بد می شود !! همچنانکه حواس پرتی سیستم های مدیریتی باعث می شود اشتباهات خودشان را نبینند و با آن یهوئی توی خیابان مواجه شوند !! مردم هم که خیلی وقت است حواسشان پرت مشکلات ریز و درشت زندگی هست و کلا در ذوق مرگی زندگی می کنند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد