ره آورد !!

چند وقت پیش بود که نوشتم یکی از دوستان که مهاجرت کرده به کانادا ، آمده بود ایران و دو نوبت دیدار خوب و صمیمی باهم داشتیم که یکی از آنها آخرین نشست قرن بود و دومی هم اولین نشست قرن جدید ...

 

دوست من موقع آمدن چند قلم برای دوستان کادویی بعنوان یادگاری یا یادمانه یا همان ره آورد !! آورده بود و به من داد که به آنها برسانم ... البته کادوهای یکی از دوستان را بعد از بازگشت از مسافرت و بعد زا حدود 20 روز دادم و دوست دیگر را هنوز پیدا نکرده ام بدهم !!

دوستم برای من یک جفت کفش اسپورت آورده بود که فعلا گذاشته ام در گنجینه خاطرات ... برا ینوراخانیم هم یک دوربین عکاسی بچه گانه از نوع خیلی حرفه ای که خودش برای خودش یک خاطره عجیب شد ... تقریبا از نیمه دوم سال گذشته بانو در تکاپو برای خریدن یک دوربین عکاسی بچه گانه برای نوراخانیم بود و به هر دری می زد نیم شد که نمی شد !! دوربین های ناموجود در سایت های مجازی هم چندان آش دهن سوزی نبودند ولی وقتی یک کاری نمی شود نباید زیاد زور زد !! یک چند روزی هم من دنبال دوربین اسباب بازی و یا کاربردی بچه گانه در فضای مجازی گشتم که به جایی نرسیدم !!! خلاصه اینکه وقتی سوغاتی ها را در خانه باز می کردیم ( البته طبق معمول به اصرار بانو !! ) از من بود شاید یکی دو هفته همانطور توی کیف دستی می ماند !! اولین چیزی که به چشم آمد کفش های من بود !! و بعد جیغ تعجب بانو بلند شد و چشمش به دوربینی افتاد که دوستم برای نوراخانیم آورده بود !! برای خانم هم یک ایرفون مرغوب آورده بود که روی هم رفته رضایت از همه طرف حاصل شده بود !!