یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شیر یا خر (!) مسئله این است !؟!؟

 

این روزها که داستان افغانستان تنها چالش فکری برخی از نشخوارکنندگان دنیای مجازی شده است !! و برخی که خانواده را رها کرده و خارج نشین شده اند تبلیغ شنیدن صدای هموطن و هم زبان و ... سر داده اند !؟ و خاصه که از هر طرف نام محل " پنج شیر !! " شنیده می شود !! موضوعی در کله ام می چرخد و امشب می خواهم از این خلوت شب استفاده کرده و بنویسم تا بیادگار بماند برای آیندگان

   

من زیاد در جریان داستان ها و تاریخ افغانستان نبودم و اطلاعاتم در حد شنیده های گاه و بیگاه بود !! و عمدتا افغان ها را آدمهای بی تمدن و طبقه فرودست جامعه می دانستم ( البته بدون اینکه برخوردی با آنها داشته باشم !! ) ولی بعدها در اصفهان هم صحبت چند افغانی شدم و دیدم از خیلی ها که در  اطرافم می شناسم سربلندتر و بامرام تر و با شخصیت تر بودند !! و در میان شخصیت های سیاسی و معاصر  افغانی ، شاید احمد شاه مسعود (!) در نظرم محترم تر بود که یک روزی ، علی ربیعی ( دروغگوی بزرگ دولت امید !! ) از دوستی ، همکاری و رابطه نزدیکش با احمد شاه مسعود تعریف کرد و آن مرحوم هم از چشمم افتاد !!!


مطلبی که می نویسم یک روایت غیرمغرضانه از یک برهه ی تاریخی 150ساله ی معاصر است !! دوست داشتید به دیده ی طنز بخوانید و دوست داشتید (!) از شیر و خر رد بشوید و کُنه مطلب را دریابید !!؟ تقدیر ما بر نوشتن این موضوع هست و چه بسا به مذاق خیلی ها خوش نیاید ولی چشم را باید با دیدن ایرادهای خود تربیت کرد و بعد به دیگران نگاه کرد !!

 

ترک ها جماعتی هستند که در وسعت قابل توجهی از جغرافیا زندگی می کنند !! این جماعت پرجمعیت از برخی جهات در کنار هم دوست و صمیمی دیده می شوند و در برخی جنبه ها آنقدر از هم بیگانه دیده می شوند که براحتی دشمن هم می شوند !! بهر حال یکی از معایب اتحاد مردم جوامع (!) گسترده گی جغرافیائی می باشد !! و این جماعت پر جمعیت از دیرباز عقاید و رفتارهای مشترکی دارند که فرهنگ شان را ساخته است ... فرهنگ عامه ترک ها رابطه ی بسیار نزدیکی با طبیعت دارد و این ارادت به طبیعت را گاه برایشان بصورت دین هم تعریف کرده اند !! ترک جماعت یک ویژگی خاص دارد و آن اینکه در هر کجایی که باشد و از هر کجایی که مسیرش افتاده باشد ، بسته به شرایط طبیعت آنجا ، نامی برای شناسایی اش برای خود و شناساندن به دیگرانی که از خودشان هستند انتخاب می کند و امروزه در برخی نقاط ایران که سکنه ی ترک ندارد (!) اسامی ترکی بر روی محل ها و کوهها و رودها خودنمایی میکند !! مثلا شما می روید کرمانشاه  و به رودخانه بزرگی برمی خورید که نامش " قره سو " می باشد ؛ یعنی رودخانه بزرگ !! . ایضا نحوه نامگذاری روستاها و مناطق عشایری و ییلاق ها و ... و یکی از فعالیتهای خاندان پهلوی که عجله ی زیادی به چسباندن خود به کوروش داشتند این بود که عده ای را از داخل همین قوم اجیر کرده بودند تا نام های محلی و طبیعی را برایشان به فارسی برگردانده و اسم جدید انتخاب بکنند !!

 

یکی از این روستاها نامش " بِش اِئشک " ( پنج خر ! ) می باشد که نقشی بسزا در تاریخ معاصر ایران ومشروطه و ... دارد !! انتخاب این اسم برای روستا نه بخاطر توهین به مردم آن روستا که برای شناساندن ساده آن بود !! در 150 سال قبل مطمئنا روستایی که در آن 5 تا خر پیدا می شد ، روستای متمول و بزرگی بود و مردم دیگر روستاها اغلب برای کارهایشان به آنجا می رفتند تا از خرهای آنجا کرایه بکنند برای استفاده های خودشان !!! بگذریم که بعدها بدلایلی از این اسم برای توهین به شخصیتی که برخی دوستش نداشتند استفاده می شد و برای همین کارش به کارگاه شستشوی اسامی محلی در زمان پهلوی افتاد و نامش را به " بیشک " تغییر دادند و امروزه این اسم بر روی تابلو خودنمایی می کند و یک اسم بی معنی و بی مسمایی می باشد !!! و امما این روستا زادگاه سردارملی ایران در جریان مشروطه ، ستارخان ، می باشد ... و دلیل ساختن برخی جوک ها برای این روستا بخاطر دشمنی برخی با آن شخصیت بوده است ...


و امما " ولایت  پنجشیر " افغانستان هم از نظر سابقه تاریخ و هم از وسعت و هم از جمعیت !! قابل مقایسه با " بش ائشک " ما نیست و بسیار بزرگتر می باشد !! با شخصیت های بسیار زیادی که در تاریخ افغانستان کنونی نقش آفرین بوده اند !! و می توانید مطالب زیادی در رابطه با آنجا در اینترنت سرچ کرده و بخوانید !!

 

یک شباهت بسیار نزدیک بین ستارخان و احمد شاه مسعود وجود دارد !! هر دو با روس ها جنگیده اند و دلاورانه مقاومت کرده اند و تسلیم نشده اند !! ( بگذریم که چه نسل هایی تاوان این جنگ ها را داده اند !! ) و هر دو قهرمان ملی کشور خودشان بودند !! و هر دو ناجوانمردانه و با توطئه سیاسیون داخلی خودشان ترور شده اند !!! ولی نقش ستارخان بسیار موثرتر از شاه مسعود بود ... هر چند مشروطه ای را احیا کرد که بدست محمدعلی شاه عقیم شده بود !! ولی طومار اقتدار قاجار را درهم پیچید !! ولی افغانستان با وجود احمد شاه مسعودها و دیگرانی که اسم و رسمی دارند ، هنوز در دور باطل خود حرکت می کند !!

 

حافظ علیه الرحمه فرموده بود :
اگر چه زنده رود آب حیات است  /  ولی شیراز ما از اصفهان به

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا چهارشنبه 17 شهریور 1400 ساعت 10:08

سلام
هر دستاوردی که به ضرب و زور اسلحه و توپ و تانک و نظائر آن بدست آمده باشد چه بدست ستارخان باشد یا احمد شاه مسعود و یا چه گوارا و لنین وامثال آنها محکوم به زوال و شکست میباشد .علتش هم کاملا روشن وواضح است . در این خصوص صحبت زیاد است ولی همین چند جمله هم به شرط تامل روی مطلب و موشکافی آن بسیار روشنگر خواهد بود .

سلام

این روزها اگر کسی علم جنگ برافراشت (!) فرقی ندارد طالبان باشد یا مقاومت پنجشیر (!) ستارخان باشد که به روس تیراندازی بکند یا باقرخان باشد که به انگلیسی ها تیراندازی بکند (!) و فرق ندارد چه کسی چه شعاری می دهد (!) باید دید فشنگش را از چه کسی تامین می کند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد