یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شهریور منحوس !!

 

چند روز پیش بود که رفتیم برای بالانس چرخ های ماشین که بنا به اظهار بانو موقع سرعت بالا فرمان را از جا در می آورد !! و گفتیم تایرها را هم جابجا بکنند شاید کمی افزایش عمر بدست بیاید که دیدیم اوضاع تایرهای جلو اصلا خوب نیست و مجبور شدیم تایر تعویض بکنیم  ؛ علی برکت الله !! یعنی من تا قیمت دلار تا 3500 نیاید در هر مواجهه اقتصادی خرد و کلان اموات دولت تدبیر و امید را مورد عنایت قرار خواهم داد !!

  

یک میلیون و هشتصد در ابتدای ماه یک کارمند (!) مثل این است که جایی دعوت شده باشی که خیلی دوست داشتی بروی و ناگهان روز قبلش می فهمی که کرونا گرفته ای !! و شرعا و قانونا و عرفا و اخلاقا باید نروی !!؟؟ دراینجا فقها جائز دانسته اند که بتوان از کرونا با لقب منحوس یاد کرد والا در بقیه جاها افترا و تهمت نارواست !!!

 

مردم ما اصولا زودرنج تشریف دارند و از یک به دو نرسیده (!) پای صد را وسط می کشند ... واژه منحوس را باید زمانی بکار برد که عظمت یک مشکل از عرف رد شده باشد !! مثلا همین شهریور منحوس بیخود منحوس نشده است !! برده بودیم 50هزار بدهیم برای بالانس تجربی تایرها و با پیاده شدن یک میلیون و هشتصد (!) مثل اردشیر درازدست ؛ دست از پا درازتر به خانه برگشتیم !!!!


دو روز بعد پیامک آمد که بیمه ماشین تمام شده و تا 11 شهریور باید تمدید بشود (!) نه اینکه خبر نداشتیم ولی نمی دانم چرا اخبار ناگوار بموقع و سورپرایزی می رسند !! ما هم که همیشه پا به ددریمان خوب است و بی بیمه و تایر کارمان راه نمی افتد !! تماس گرفتیم و قرار شد بیمه نامه مان را تنظیم بکنند تا ببینیم چه می شود !!!


دو فقره پرداختی ثابت هم که همیشه با ماست !! یکی اقساط یک صندوق واقعا اسلامی و بدون ربا که هر ماه حدود یک میلیون و سیصد می دهم و دیگری اقساط بانک سراپا مشمول الذمه مسکن که هر ماه یک میلیون و هفتصد تقدیم می کنم ... نه اینکه وام مسکن به دردم نخورده باشد ، خدا را شکر به کمک آن صاحبخانه شده ام و این روزها چنین ممکنی غیرممکن است!! ولی هرنوبت که می روم اقساط بدهم یادم می افتد که وام با بهره 18 درصد را با بهره 22 درصد پرداخت می کنم و زیرلب اموات هیئت مدیره بانک مسکن و بانک مرکزی و ... را مورد عنایت قرار می دهم !!!؟؟؟


از روز بعد بازی شهریور شروع شد !! به وقت صبحانه دیدیم که پنیر تمام شده است !! کمی بعد به وقت توالت مکرر نوراخانیم دیدیم که همه قلم دستمال تمام شد !! و به وقت مهمان سرزده دیدیم که سس هم دارد مثل بیمار کرونایی خرخر میکند و تمام کرد !!! به وقت پختن ناهار بانو خبر داد که رب تمام شد !! کمی بعد به وقت شام خبر رسید که نمک تمام شد !! و ...


نه اینکه وسایل را گرم گرم خرید بکنیم (!) بلکه در هر نوبت خرید ضروری دو برابر هم خرید پیشگیرانه می کنیم و خدا را شکر چرخمان می چرخد !! ولی وقتی شهریور ماه تصمیم گرفته باشد که آن روز نحس خودش را نشان بدهد !! کائنات هم دست به دست هم می دهند تا نحوست اش را تائید بکنند !!


شهریور قبلاها هم اصلا خوب نبود !! و من کلی خاطره شیرین از آن روزهای تلخش دارم ...

 

پ ن 1:

نوشتم که برخی سیاستمداران بی پست و مقام (!) که کسی محلشان نمی گذارد (!)  و به لطف فضای مجازی واق واق شان را به گوش خلق می رسانند !! ) و تازگی ها از بی سوژه گی شده اند #افغانستان را دریابید ... حواسشان باشد که ما دلسوزی آنها را هر لحظه در می یابیم و اوضاع خودمان چندان از افغانستان خوبتر نیست !!

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد