یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

دیدار با حیوانات ...


بعد از حدود دوهفته که دمای هوا بالای 30 درجه سیر میکرد و مردم ( البته برخی که همیشه کلافه هستند !! ) کلافه شده بودند از گرمی هوا !! ( و شاید نمی خواستند قبول بکنند که تیرماه یعنی چله تابستان !! ) ، یکی دو روز هست که دمای هوا به زحمت خودش را به 25 و 27 درجه می رساند !!

  زیر نویس هم هی می نویسد که دمای کولر را روی 25 تنظیم کنید !! عزیز من طرف حرفت را مشخص کن !؟ اینجا برخی مجبور می شوند کولر را بگذارند روی 25 و آنوقت بیفتد روی قسمت گرمادهی اش !!


پنجشنبه عصر مهمان خانه مادربانو بودیم و حوالی ساعت 7 عصر بود و دای دای نوراخانیم ( دایی اش را دای دای صدا می زند ! ) پیشنهاد داد که باتفاق برویم و سری به یک مجموعه کوچک از پرنده ها که در پای کوه عینالی ؛ کنار ایستگاه تله کابین ، درست کرده اند ، بزنیم !!


 

وقتی آنجا رسیدیم ، باد شدید معلوم بود !! چون تقریبا همه ی کوهنوردانی که قصد صعود داشتند با آن مشکل داشتند !!؟؟ ( عینالی کوهی ست در شمال تبریز که چند سالی هست که رونقش خیلی خیلی بالا گرفته و تقریبا در همه ی بیست و چهار ساعت شبانه روز مشتری دارد !! ) وقتی ماشین را پارک کردیم که پیاده شویم !! باید که به صورتمان می زند !! شبیه بادهای پائیزی بود !!

 

رفتیم داخل و خلاصه اینکه نوراخانیم آنقدر از دیدن حیوانات زنده ذوق کرده بود که معلوم نبود از شدت ذوق می لرزد یا از سردی هوا !! خودش هم که لباس مهمانی پوشیده بود و تقریبا خیلی تابستانی !! یک کاپشن در ماشین دایی اش بود که آورد و نوراخانیم را کاپشن پیچ کردیم و مشغول حرف زدن و غذا دادن به حیوانات شد !! من اصولا با چیزی بنام باغ وحش میانه خوبی ندارم !؟!؟ ولی زندگی صنعتی و شهری ، متاسفانه چنین چیزهایی را طلب می کند !! در کشورهای پیشرفته و بااقتصاد خوب (!) حیوانات در باغ وحش کمتر اذیت می شوند ولی در کشوری مثل کشور ما که اقتصاد اوضاع خوبی ندارد و کلاهبرداری و دله دزدی رواج دارد (!) در این قبیل جاها ، که ملاک اصلی پول درآوردن حداکثری از سرمایه گذاری حداقلی هست (!) حال و روز حیوانات زیاد خوب نیست ...

 

 


 

شب دوستم تماس گرفت  که خانم ها با هم  تماس گرفته اند و برای جمعه قرار ددر گذاشته اند !! کجا برویم !؟ گفتم همان کسی که قرار می گذارد محلش را هم تعیین بکند !! ضمنا من این روزها ، برای متقاضیان ، برای ددرهای چند روزه برنامه می ریزم و یک روزه کار نمی کنم !! و برای همین شب مجبور بودیم برگردیم خانه تا صبح به ددر برویم !!

 

ساعت11/30 شب بود که در راه خانه می خواستیم چیزی بخریم که سردی هوا بقدری بود که بانو خرید را به من پیشنهاد داد !! تقریبا شبیه بادهای آذرماه بود !!!

 

نظرات 3 + ارسال نظر
محمدرضا شنبه 9 مرداد 1400 ساعت 22:00

سلام
اون رند عالم سوز که هشتصد سال پیش از دیو ودد ملول بود و آرزوی انسان داشت .اوهم مثل شما میانه خوبی با باغ وحش نداشت ولی اگر امروز در میان ما بود چه میگفت ؟؟

سلام

نگین سه‌شنبه 12 مرداد 1400 ساعت 00:27 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

منم از تصور حیوانات در قفس، اونم با وضعیتی چنین اسف بار دلم میگیره. یه بار به همسرم گفتم دلم میخواست اونقدر پولدار بودم که میرفتم همشون رو از باغ وحش میخریدم و میبردم محل زندگیشون رها میکردم!

خوش بحالتون بابت هوای خنک .. ما اینجا 24 ساعت کولر روشنه، اونم روی دور تند! اگه مثلا یکی ساعت هفت صبح کولر رو خاموش کنه، هفت و دو دقیقه یکی دیگه دوباره روشن میکنه!
خرما پزونه ...

سلام
تابستان ما همش 10 - 15 روز هست !! البته یک روز در میان هوا خنک می شود !! چند روز پشت سر هم هوا گرم بشود ملت همیشه در صحنه و کم حوصله مان شاکی می شوند !!

نگین سه‌شنبه 12 مرداد 1400 ساعت 00:29 http://www.parisima.blogfa.com

با سلام مجدد
یادم رفت برای دلما خانیم آرزوی سلامتی و سعادت کنم.
داغش رو نبینید الهی
با عکسهایی که از ایشون میذارید، من و دخترم مرحله به مرحله شاهد رشدش هستیم و برای سلامتیش دعا میکنیم ...

سلامت باشید
خیلی ممنون

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد