پنج اسفند ...

پنج اسفند با همه‌ی مناسبت های ملی و جهانی اش ، برای ما یک مناسبت دیگر هم دارد و آن تولد نوراخانیم می باشد ...

یک دورهمی ، دور از چشم نمکی !! ، داشتیم و شبی به این مناسبت جشن کوچکی گرفتیم ...

خدا حفظ کند این وزیر و معاونانش را ... یک تنه دارد قطار از ریل خارج شده دولت تدبیر را به آخرین ایستگاه هل می دهد ... برای تدبیر به بن بست رسیده ی دولت کلید !! راهی جز ساختن فضای واهمه از کرونا نمانده است و این جوسازی ها تا خرداد ادامه خواهد داشت ...

یک سال پیش در همین روزها بود که جریان کرونا در کشور جدی گرفته شد و از همان روز اول سیاسی شد ولی به لطف خدا و جهانگیر شدن آن نظرات مغرضانه رنگ باخت !! ولی مغزهای مغرضانه همچنان بر طبل عناد می کوبند ...

و من هنوز بر همان نظر سال پیش مانده ام و کرونا را برخلاف خیلی ها ... نه منحوس می شمارم و نه بد می دانم !!! اگر محصول زندگی ماست و بقول شاعر از ماست که بر ماست !!! پس بقول همان شاعر از دست که نالیم !؟ و اگر مشییت خداوندی ست ، چاره مان جز قبول کردن چیست !؟ و اگر عقوبت کرده ها و اندیشه های غلط مان ، باز چه گلایه از کرونا !؟

و من هنوز از شنیدن تلفات آمریکا و اروپا و فلج شدن و خانه نشین شدن و زمینگیر شدن آنها بواسطه کرونا حس خوبی دارم !! ( هرچند فکر می کنم برای این حس خوب شاید بهتر باشد سری به یک روانپزشک بزنم !! ) و آن اینکه مردمانی که بیخیال مرگ دیگران در کشورهای دیگر بودند و پشت دولت هایشان ایستاده بودند و رفاه زندگی شان از خون ملت های دیگر درست شده بود ، حالا چندبرابر دارند تلفات می دهند ... آمریکا از مرز پانصد هزار کشته گذشته است و ایضا اروپاییان عزیز که هر روز آژیر کرونا را گوش می دهند !!! بگذارید بدانند مرگ دیگران در سوریه و یمن چه طعمی برای خانواده های آنها داشت !!!!

البته در همه جا این کرونا ردی از خود خواهد داشت و از دیگران هم کمابیش سهمی خواهد گرفت ... ولی ارزشش را دارد !!! وقتی دعا می کنیم سقف همسایه بریزد ، حتما گرد و خاکی هم به ما خواهد رسید !!!

===

پنج اسفند تولد نوراخانیم بود ... شش اسفند هم تولد برادر تازه فوت شده بود !! وقتی نورا بدنیا آمد ، برادرم گفت این هم آمده تا تولد ما را تحت الشعاع  قرار بدهد و از سال بعد کار تولد گرفتن ما سخت خواهد شد ... روحش شاد !!

فردای تولد نوراخانیم ، سری به مزار برادر زدیم !!! البته مزار دو طبقه هست و پدر هم همچنان صاحبخانه برادر کوچک !! روز پدر هم که بود و یک تجدید زیارت از قبر پدر هم حاصل شد ...

یکی از فامیل ها هم اتفاقی فوت کرده بود و خبرش شوکه کننده بود ، آدمهای خوب وقتی فوت می کنند ، خوبی بودنشان را می توان در تاسف چشمان دور و بری هایشان حس کرد !!! در سالی که گذشت ، چندبار گذرمان از گورستان شهر افتاده است ، هرچند بی بهانه ی کرونا !! و این نشان می دهد جریان مرگ و زندگی  ، روال عادی خود را دارد ، حالا تورم کرونا هم اضافه بر آن ... علی برکت الله!!!