این روزهای پر محدودیت !!

عجب روزگاری شده است !؟ تحریم های اقتصادی از یک طرف و تحریم های کرونایی از طرف دیگر !!؟ و ما چقدر تحمل داریم ... تحمل ما در مقابل بدمدیریتی و گرانی و بی صاحابی بازار اقتصاد (!) باعث می شود که این مشکلات هی بزرگتر و بزرگتر بشوند !! و عجب هم پررو می شوند کسانی که مثلا بار مسئولیت بر شانه کشیده اند ...

این روزها بیشتر فرصت برای حرف زدن هست ، تا نوشتن !!

روی هم رفته اوضاعمان خوب است ... دیگرانی که روزگار بهتری داشته باشند سراغ ندارم ... دوستان خارج نشین ظاهرا وضع بهتری باید داشته باشند ولی از پیام های ارسالی آنها هم آش دهن سوزی برداشت نمی شود !! اصولا مهاجر دو نوع است ، رو به جلو و رو به عقب !! خیل یها می روند و تا آخر عمر پشت سر را نگاه می کنند !! ویل برخی می روند و رویشان بطرف آینده شان می باشد و شاید برای آنها روزگار خوش بوده باشد !!

من در کنار تحمل خیلی از ناملایمتی ها ، از کرونا راضی هستم که توانسته یک تنه اینهمه مسئولیت را بدوش بکشد !؟ بی نظمی های رایج در کشور واقعا به حد اعلای خود رسیده بود و همه رسومات و آئین های فرهنگی و دینی و ملی و ... کم کم داشتند از آن طرف بام می افتادند و کرونا ؛ آن سرداری بود که همه انتظارش را می کشیدند تا بیاید و شیپور " به جای خود !! " را بزند و بقول شاعر : تا همه صومعه داران پی کاری گیرند !!؟

یک عکس از نوراخانیم بگذارم تا کام دلتان شیرین شود

شال و کلاه کرده برود ددر ...