یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

کرونای دامنگیر ...

 

آخرین خبر کرونایی که دارم این است که جناب ترامپی که ابتدا اصلا چیزی بنام کرونا را باور نداشت هم در کوزه افتاده است !! البته در کشور ما که همه چیز سیاسی تعبیر می شود می توان گفت که در مناظره ی اخیر ترامپ زیادی گل کاشته بود برای همین مصلحتا 15 روز فرستاده اند بنام کرونا برود استراحت مطلق !!

  

 

امروز باتفاق نوراخانیم رفته بودیم پارک محله مان ؛ شاهگلی !! تقریبا می شود گفت کسی در پارک نبود ... کمی دورتر دو فقره نامزدبازاری بود که اصولا به چشم نمی آیند !! و یک گوشه ای هم خانمی داشت یک خانم دیگر را پرزندنت ( ایشالا که همین بوده باشد !! ) می کرد ... مثل نانواهای قدیم که خمیر را ورز می دادند تا آماده بشود (!) داشت مخ خانم جوان و احیانا پولدار و مطمئنا طماع را ورز می داد تا در یک جایی سرمایه گذاری بکند !! خیلی هم تمیز و شمرده فارسی حرف می زد و باحتمال خیلی زیاد از جماعت کوه سیاه (!) تشریف داشت ... ما مثلا رفته بودیم تاب بازی کنیم ولی چکار کنیم که صدایشان به گوشمان می رسید !! این قبیل تبلیغ ها را نمی شود یواشکی و درگوشی انجام داد و باید اعتماد را با قاطعیت به خورد طرف داد و همین قاطعیت و جلب اعتماد طلب می کند که کیلوهرتز صدا کمی بالا برود و منهم که گوشهایم ناچارا می شنوند ... ما زیاد کنار تاب و سرسره ماندیم و آنها هم رفتند زیر درخت دیگری تخم بگذارند !!

 

یک جایی هم نگهبان یک قسمتی از پارک مشغول چرت زدن بود و وقتی من و نوراخانیم رسیدیم دو خانم مسن هم نزدیک می شدند ... نوراخانیم با دیدن نگهبان خفته (!) انگشتش را روی لبانش گذاشت و گفت : « هیسسسس !! » البته چندبار هیس را گفت و بنده خدا چرتش پاره شد ... خانم ها خیلی خوششان آمده بود کلی مایه دلخوشی شد !!

 

سالن مخصوص اسکیت بازها را هم رفتیم ولی کسی نبود و دختر نوجوانی داشت برای خودش تمرین می کرد و در گوشه ای هم تعمیرات انجام می دادند ... بیشتر تعطیل دیده می شد ... مگر دولت خودش این تعطیلی ها را اعلام بکند والا مردم گوششان به هشدارهای کرونایی بدهکار نیست !! یکی از این مردم هم خود من !! کرونا یکی دوروز نیست که آدم اختیارش را بدهددست گردانندگان دولت (!) مخصوصا که کمی هم با این کمیته ها و کارگروه ها و نحوه ی کارشان آشنا باشد !!؟؟ ماسک بزنید و در خانه بمانید برای یک هفته شاید خوب باشد ولی در طول هشت ماهی که درگیرکرونا هستیم باید یک برنامه ی مدون کاری و رفتاری و خدماتی تبیین می شد !! لازم بود که ساختارهای آموزشی مدارس تغییر می کرد ... خدمات بانک ها بهبود می یافت ... آمار معیشتی مردم بررسی و راهکار تعیین می شد ... وظیفه ی دولت ها با زیرمجموعه ی  دو - سه میلیون نفری کجا می خواهد کارآیی اش را نشان بدهد !؟!؟


یک مدیری داشتیم که خیلی تنبل تشریف داشت ؛ مدیر کارخانه ی دولتی اصولا همینطور می شود !! خلاصه اینکه هر وقت ضایعات تولید بالا می رفت اولین فکری که به مخش می رسیداین بود که تولید را قطع کنند تا تصمیم گرفته شود !! یک مدیرعاملی هم داشتیم که اصولا آدم مرغوبی برای آن سطح نبود ولی در زمانش مدیر تولید خوبی بود و برای آن سطح خیلی خوب بود !! ( آدم ها در تغییر مدار و تغییر سطح ، گاه منطقی جواب نمی دهند !! ) خلاصه اینکه این مدیرعامل مشمول الذمه در سطح کلان و کاربلد در سطح خرد (!) به آن مدیر گیر داده بود که بهترین کار را ایشان می کنند ( البته بصورت متلک ! ) و تصمیم می گیرند تا تولید نشود تا ضایعات صفر بشود (!) و تاکید داشت که تولید باید بشود و در حین تولید ضایعات کنترل و پائین آورده شود که حرف درستی بود ؛ البته در آلمان و نه در ایران که ارزش آدمها به پستی هست که تصاحب می کنند نه به دانش فنی و تجربه کاری !!!

 

به دوستی زنگ زدم که اخیرا خود و خانمش و دخترش کرونایی شده و شکر خدا دارند مراحل پایانی را طی می کنند ... اینها جزو آن دسته بودند که شدیدا رعایت می کردند (!) ولی گهگاه یک دورهمی های خلاف پروتکل های بهداشتی هم تشریف می بردند (!) این را نوشتم تا بگویم بزرگترین معضل فرهنگی ما همین جناب آقا یا خانم ولی (!) می باشد ... در کشور ما همه ، همه چیز را می دانند ولی (!؟!؟)

 

طبق اخباری که از گوشه و کنار می گیرم (!) هنوز رعایت مسایل و پروتکل ها در خیلی از کشورها خیلی جدی اعمال می شود ... مثال از هر کجا می شود آورد ؛ کشورهای کوچک یا بزرگ ، اروپائی و غیراروپائی !!! دوستم در کانادا می گفت که در استان آنها بازگشت کرونا وجود دارد و شدیدا رفت و آمدها در کنترل می باشد !! در ایتالیا  و کشورهای اروپائی هم !! البته کشورهای همجوار ما زمان بهترتری برای جنگیدن انتخاب کردند ؛ آنهم دو کشوری که به دلیل ضعف در شبکه بهداشت و درمان عمومی (!) سختگیری زیادی در مقابله با کرونا داشتند ولی (!) نمی دانیم چرا یهویی قرعه جنگشان به این زمان افتاد (!) سی سال صبر کرده بودند و ششماه اینور یا آنور زیاد فرق نمی کرد ... البته اگر ششماه تخمین خوبی باشد !!؟؟


کشورها وقتی زیر شعارهای دینی باهم درگیر می شوند قاعده ها بهم می ریزد ... مرگ، مرگ است ولی شهادت چیزی دیگر است !! استوری های متعلق به کشورآذربایجان نشان میدهد که مردم در تشییع شهدای خود یا حسین می گویند !! و یا در زمان پس گرفتن شهرهای مسلمان نشین ، سربازهای آذربایجانی در مساجد آنجا رفته و اذان می دهند و نماز می خوانند!! در حالیکه استوری های هواداران آنها در ایران فقط روی قومیت تاکید دارند !!

 

آمار قربانی های جهان بر اثر کرونا ( اگر درست بیاشد ) یک میلیون و سی و چهارهزار نفر را رد کرده است ... امروز از پارک اوتیسم رد می شدم و داشتم نوشته های اطراف پارک را می خواندم و آمارهایی که وجود داشت ... اگر نصف حساسیت کرونا روی اوتیسم بود ؛ خیلی بهترتر بود !! ما برای مرگ کسانی که زندگیِ خوب یا بدشان را کرده اند حساس تریم تا روی زندگی تازه متولدینی که باید با بیماری زندگی را شروع بکنند و ادامه بدهند!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین شنبه 19 مهر 1399 ساعت 00:23 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

در مورد مدیرعاملی که نوشته بودین یادم افتاد به طرف گفتن چیکار کنیم که آمار طلاق پایین بیاد؟ جواب داد ازدواج نکنیم!!!!

متاسفانه همین دورهمی های بظاهر بی خطر، بدترین راه شیوع کروناست و بعضی ها فکر میکنن کرونا به جمع خانواده یا جمع دوستان کاری نداره!!

سلام
مهم این است که بهداشت عمومی را بی اهمیت نگیرند (!) بقیه ی بیماری ها به نوبت می آیند و می روند !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد