مهمانِ ...

خانه ی یکی مهمان آمده ، جاخوش کرده و انگار خیال رفتن نداشت !! صاحب خانه و زنش در پستو باهم حرف می زدند که این دیگر چه نوع مهمان آمدن است (!) که خانم خانه می گوید من فکری کرده ام و می رود توی اتاق و بچه را به بهانه خواباندن روی پاهایش گذاشته و لالایی میخواند که " لای لای بَچَم فیروزه   مهمان یه روز دوروزه !!"

مهمان که از نوع خیلی پرروها تشریف داشت می گوید : " آبجی با این لالایی بچه نمی خوابد ، بگو لای لای بَچَم گوساله   مهمان یه سال دوساله !! "

داستان ویروس کوید-19 یا همان کرونا هم شده مانند آن مهمان و انگار به این زودی ها خیال رفتن ندارد ... انگار همین دیروز بود ؛ نه... شش ماهی شده که کرونا آمد و اساس زندگی شهری و روستایی و روی هم زندگی جدید صنعتی را به هم زده است !! شاید یک دلیل ماندگاری آن این باشد که مردم آن را به سر سفره های خودشان آوردند و خودمانی کردند !! مثل گرانی که مردم آوردند توی سبد خانوار و ماندنی شد !!؟ یعنی اگر در همان مرحله ی ابتدایی به چشم بیگانه به آن نگاه می شد (!) چه بسا در همان لحظه هم تمام می شد (!) ولی وقتی به هر دلیلی خودی شد ؛ فرقی نمی کند ابزار تبلیغات خودی باشد یا سلاح خودی بشود برای مواجهه با دشمن !! و خلاصه اینکه قبول شود که باید با آن کنار آمد !!؟؟

این روزها هم گِله و شکایت مردم از حضور این ویروی در زندگی روزمره بصورت های مختلف شنیده می شود و البته با عباراتی مانند وحشی و منحوس و لعنتی و ... آن را زینت می دهند تا مثلا بد و ناخواسته نشان بدهند !! ولی مردم خیلی راحت تر می توانستند با آن مبارزه بکنند ولی دوست دارند زندگی روزمره خود را ادامه بدهند (!) به سفرهایشان برسند (!) به ددرهایشان بروند (!) مراسم شان را بگیرند (!) روزمره هایشان را انجام بدهند (!) و یکی دیگر بیاید با آن مبارزه بکند ؛ مثلا دولت !! در اینکه دولت یک تشکیلات بزرگ و سازمانی برای مسایل کشوری ست شکی نیست (!) ولی آیا برای همه ی مسایل باید منتظر عمل دولت شد !؟!؟ کشوری مانند امریکا که همیشه در صدر آمارها نشان داده می شود در کنترل و مواجهه با این ویروس کم آورد و حالا در صدر تلفات انسانی قرار دارد (!) البته برای برخی ها که معلوم الحال هستند مشکل در آمریکا و مسایلش زیاد مهم نیستند و حرف ترامپ که گفته بود ما دویست هزار تلفات خواهیم داشت را هم نوعی پیشرفت و ترقی مدیریتی در آمریکا می دانند و اگر آمار از آن هم بالا برود زیاد مهم نیست !! ولی این ویروس آمده تا بگوید از خواب بیدار شوید (!) شما خیلی ضعیف و آسیب پذیر هستید (!) حتی دولت هایی که پشت اش قائم شده اید هم نمی توانند از شما محافظت بکنند (!) وقت آن رسیده که جور دیگر ببینید و جور دیگر بیاندیشید و جور دیگر برای زندگی نقشه بکشید ...

توی اتوبوس یکی از واژه ی لعنتی در توصیف کرونااستفاده می کرد و من گفتم کمی افکارش را مالش بدهم تا حداقل یک چراغی توی مغزش روشن بشود ( از معلم های بازنشسته ی می باشند!) گفتم : " بنظر شما این ویروس هم مخلوق خدا محسوب می شود !؟ یا آنر ا باید جزو ساختارهای همینطوری طبیعت حساب کرد !! ؟" گفت : " به نظر ما همه چیز مخلوق خداست و در آن شکی نیست (!) ولی این قبیل مسایل می توانند محصول زندگی های روزمره باشند !! " گفتم : " بهرحال برای من مهم نیست ؛ چون برای پیدایشش هرجور فکر می کنم می بینم نباید با توهین با آن روبرو بشوم ... چه کسی گفته حیات ، حق انسان است و بقیه در خدمت انسان باید باشند !؟ این ویروس هم آمده تا زندگی خودش را بکند !! بهرحال از منظر قانون تنازع بقا هم که باشد ، باید راهی پیدا کنیم که مقابلش بایستیم و یا عرصه را واگذار کنیم !! منحوس و لعنتی و ... مفهومی ندارد !!

و شاید روزی برسد که خدا دلش به حال مردم مظلوم و وامانده در دست دولت ها دلسوزی بکند و ویروسی بفرستد که به جای ریه و مغز و بدن انسان ها (!) افکار ور فتار آن ها را هدف قرار بدهد (!) ؛ مثلا هر کسی دروغ گفت مبتلا بشود (!؟!؟) بنظر شما تلفات آن بیشتر از کرونا نخواهد بود !؟!؟ یا ویروسی که تعارض رفتاری انسان ها را هدف قرار بدهد و کسانی که اینجوری حرف زده و آن جوری عمل می کنند را هدف بگیرد !! زیاد هم سخت نیست ، حتی می شود توی آزمایشگاه ها تولیدش کرد (!) البته نمی دانم به نفع چه کسی خواهد بود ؛ الا خود خدا که یک شبه بساط زندگی انسان ها را برچیند و بگوید بیایید ببینم دراین همه سال چه کرده بودید !!؟؟