یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و ما کرونا را شکست می دهیم ....

 

این روزها برخی کار و زندگی ندارند ، البته مثل من مطلب دندان گیری هم ندارند و برای همین خوششان می آید تا هشتگی پیدا بشود و بروند پشت اش قائم بشوند !!! حالا هر چی می خواهد باشد !؟

 

 

یکی از فامیل های دور ما که خارج نشین تشریف دارد و دو سوم عمر گرانبهایش را در عالم مستی گذرانده است و بقول خودش قائل به هیچ چی نیست (!) استوری کرده بود که # نه به عزاداری محرم

یعنی همین استوری ایشان برای یک فامیل شده بود جوک دست اول و همه به هم پی ام می دادند که شنیدی که چی شده !؟ فلانی محرم امسال را تحریم کرده است !!!! برادر ایشان هم تهران نشین تشریف دا رند به دو چیز خیلی پایبندی دارد ؛ یکی تیم استقلال و دیگری آشی که برای سوم امام می پزد !! و یک سال با عکس هایش خوش است و ... خلاصه اینکه داداش ایشان هم نوشته بودند که من برای سوم امام حتما آش را خواهم پخت (!) اگر چه پخش نکنم و مجبور باشم دور بریزم (!!)

 

یکی از دوستان قدیم هم دیده که دوستانش در اجابت از هشتگ چالش عکس سیاه و سفید (!) عکس گذاشته اند و ایشان از بدو تاسیس فضای مجازی عکسی از خودشان ندارند و همیشه ناظر به احوال دیگران هستند (!) برای همین عکس دختری که یکی دو روز در اینستا چرخید را گذاشته و نوشته هی خواستم عکس بگذارم ولی دلم نیامد و برای همین بیاد رومینای عزیز عکس او را می گذارم و چند سطری هم روضه ردیف کرده بودند !!!

 

یکی هم دراستوری اش از دوستان خواسته بود تا برایش راهنمایی بکنند و پیشنهاد بدهند که برای غدیر امسال چکار بکنند ... ایشان هم از چهره های شاخص فرهنگی شهر تشریف دارند و هر سال در خانه مراسم غدیر برگزار می کنند ... خواندن نظرات دوستان هم درآنجا خالی از لطف نبود و حتی می شد حدس زد که فلان پیشنهاد لوس و لوث را چه کسی داده است !!!

 

===

 

امروز دوباره برادر کوچکم را بردیم بیمارستان تا چند روز در آی سی یو ، تحت نظر باشد !! هم در بیرون و هم در خود بیمارستان ، مردم همیشه در صحنه با عدم رعایت کامل پروتکل های بهداشتی حضور داشتند !! و البته همه ماسک زده بودند !! یعنی همین ماسک را که بزنی بقیه کارها ردیف می شود !!! البته این صحنه ها همه روزه دیده می شود ولی بدلیل اینکه حساسیت های بهداشتی بالا رفته است (!) آدم نسبت به برخی اتفاقات حساس تر نگاه می کند !!

 

پسرخاله یک چیزی را نشانم داد و سرش را تکان داد ... گفتم : " ما کرونا را شکست خواهیم داد (!) و نه آنگونه که خودش فکر می کند (!) و نه آنگونه که کشورهای دیگر در تلاش هستند برای یافتن واکسن (!) بلکه ما آنقدر به کرونا میدان خواهیم داد تا از شدت رشد ؛ منفجر بشود !!! "

 

نظرات 2 + ارسال نظر
یک زن شنبه 11 مرداد 1399 ساعت 21:27 http://radepayeman.blogsky.com

فالوتون کردم تا نوشته هاتون رو بخونم

سلام

نگین یکشنبه 12 مرداد 1399 ساعت 00:53 http://www.parisima.blogfa.com

سلام

امیدوارم برادر عزیزتون هرچه زودتر لباس عافیت تن کنند ...
برادر خیییییلی عزیزه ...

سلام
ممنون از دعای خیرتان ...
خدا عزیزانتان را حفظ کند و روح برادر مرحومتان شاد

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد