یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

روزگار بی یادداشت ...

 

در این چند روز چیزی ننوشتم (!) نه اینکه موردی برای ثبت نبود ولی دلم برای آیندگان سوخت که وقتی بخواهند اینها را بخوانند با موجی از حرفهای تکراری روبرو بشوند و شاید آنها آدم های قابلی باشند و به ریش ما بخندند که چرا این روزگار را داشته ایم و فکر نکردیم که خودمان در آن چقدر مقصر بودیم و اگر می خواستیم چقدر تنبل بودیم که کاری نکردیم !!

  

 

هنوز داریم روزگار کرونایی را سپری می کنیم ... نقل و قول ها می گویند که اوضاع زیاد خوب نیست !! هر روز در گوشه و کنار شهر بنری برپا می کنند که فلانی هم رفت !! جای اعلامیه فوت را بنرهای بزرگ گرفته است و مرگ و میرها بیشتر توی چشم هستند !! مردم خسته شده اند و کرونا را به مشکلات زندگی گره زده اند و آن هم شده یکی از اعضای خانواده ی پرجمعیت مشکلات لاینحل کشور !! رعایت هم به روال سابقش برگشته است الا اینکه مردم این روزها همه ماسک به دهن شده اند و می توان گفت نصف مردم ( منظور نصف کسانی که ماسک می زنند ) به ماسک زدن عادت کرده اند و نصف بقیه هنوز با آن مشکل دارند ؛ بالاخره نمی وشد هم ماسک زد و هم سیگار کشید !! هم در اوج گرمای تابستان باخود و بیخود راه رفت و عرق ریخت !! یک عده هم نزده اند و نمی خواهند بزنند !! قیمت ماسک هم با توجه به افزایش چند برابری تولید روزانه ی آن ، رشد قابل توجهی یافته است ولی چون مردم زیاد در بند قیمت های کوچک نیستد و نمی دانند چه سود هنگفتی در آن بالا رقم می خورد !! دیگر از ماسک تومانی خبری نیست و ماشین تولید ماسک که 220 میلیون برای برای دوست فامیل قرارداد کرده بودیم حالا شده است 280میلیون تومان !! و این یعنی در عرض بیشت روز 60 میلیون از آن ناحیه سود فرموده اند !!

 

یکی دو روز است که هوا داغ شده است ؛ البته نه به آن اندازه که جنوبی ها درگیر هستند !! وقتی خبر 53 درجه ی شهر شوش را شنیدم !! چند دقیقه داغ کرده بودم یعنی خبرش هم غیرقابل تحمل بود !! اینجا دو روز دما رفته بود دیوار به دیوار 40 درجه و مردم جوش آورده بودند !!


آب دوغ از نمای نزدیک ...


البته برخی از مردم همیشه گلایه مند هم فکر می کنند وقتی آب و برق را بی خود(!) و یا زیاده از حد (!) استفاده می کنند کمر دولت را می شکنند درحالیکه این مردم قسمت های دیگر شهر هستند که دچار قطعی برق و آب شده و اذیت می شوند !!

 

===

 

روزگار ما با نوراخانیم خوب است و کلا درگیر همدیگر هستیم !! هر روز یک بازی برای ما دارد و ما را دنبال خودش به این طرف و آن طرف می کشاند !! کم کم داریم بالا رفتن از در و دیوار را تجربه می کنیم و ارتفاع مجاز خطر به بیش از یک متر افزایش یافته است !!

 

 

یکی از دیگر مشغله هایمان این است که نصف روزمان را در حالت پرواز سپری می کنیم تا از طریق موبایل به این وآن پیام ارسال نکند !! فعلا عاشق آیکون های سبز است !! یا تلفن می گیرد و یا با واتسآپ کار می کند و یا صفحه ی اسنپ را باز می کند !!

 

سه شنبه است و بروم به والیبالم برسم ...

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین یکشنبه 12 مرداد 1399 ساعت 00:35 http://www.parisima.blogfa.com

سلام بر همشهری دادو

یک عزیزی! فرمودن هرچقدر ما در مصرف آب و برق صرفه جویی کنیم و از گوشت و گلوی خودمون بگیریم، به اینا (یعنی حضرات بالا دستی) کمک کردیم!!!


+ به به ... این آبدوغ خیار عطر شوید و مرزه اش تا شیراز رسید!
با نون خشک اسکو .. نوش جان ..

+ از فرزند یک کوهنورد با سابقه چه انتظاری میشه داشت غیر از بالا رفتن از در و دیوار؟!!

خدا حفظش کنه براتون، بچه باید فعال باشه دیگه

سلام
و عزیزی گفته بودند : " اگر کفش تان پایتان رااذیت کرد به دولت فحش بدهید !! "
هم از آن گرماها خبری نیست و هم از آبدوغ ...
و چه تلاشی می کند برای بالا رفتن از در و دیوار و چقدر تماشای این تلاش لذت بخش است !! من با فعال بودن بچه مشکلی ندارم ولی بانو باید روزی دوبار خانه را مرتب بکند !! ( بغیر از مرتب کردن های دَم به ساعت من ! )

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد