معایب و مزایای قرنطینه !!

دیشب برای بعد از شام مهمان داشتیم ؛ آنهم زوجی از نوع قرنطینه ی نسبتا بالا که به غیر از کارهای خیلی خیلی ضروری ( درمانی ) بیرون نمی روند ... بقول خودشان از 25 اسفند در خانه بودند تا دیشب !! البته یک تک پا برای دیدن پدر و مادرشان رفته بودند ... پدر و مادر خانم در اراک تشریف دارند و قرنطینه ی آنها بسیار شدیدتر است و بچه ها را از پشت شیشه هم نمی بینند !!

یاد آن شعر ایرج میرزا بخیر که گفته بود چه حکمتی هست که مردم ما وقتی به در می رسند از همدگر رم می کنند !! حالا اگر بود چه شعرها که نمی سرود !! سوار ماشین شدنی مردم خودشان را و فرمان را اسپری می زنند !! موقع پیاده شدن بازهم اسپری می زنند !! وارد ساختمان می شوند و در و دستگیره و نرده را اسپری می زنند !! زنگ را زده و وارد شدنی دوباره اسپری می زنند و موقع ورود خاضعانه سلام می کنند !! و می روند دست هایشان را می شویند !! و می آیند لباس را درآورده و می نشینند ... از لکه های موجود در روی در و دستگیره معلوم است که محلولشان زیاد هم محلول نبوده و سوسپانسیون معیوب می باشد !!!!

یکبار فوتورافچی رفته بود از یک مرغداری پیشرفته عکس بگیرد !! یک چیزی در همین ردیف ها به سرش آمده بود و کلی مرحله در ورود و خروج پاس کرده بود !! ولی خدائیش مرغ بودند هااا قد بوقلمون !!!! و بوقلمون در قد و قواره گوسفند !!!

دیروز سری به آرایشگرم زدم و بسته بود ... اینجا همه آتش به اختیارهستند و معلوم نیست کی باز کرده و کی نیست و برای همین باید رفت و دید !!! امروز توی خانه و بعد از صبحانه قرار شد بروم دوشی بگیرم !! در خانه  ماشین اصلاح داشته باشی و نیاز به اصلاح داشته باشی و بانویی که علاقمند به اصلاحات باشد داشته باشی و قرنطینه هم که باشد !!! خلاصه اینکه ماشین را دادیم دست بانو و ریش و قیچی را هم ایضا ... و حالا با سری شبیه سر کسی که قبل از عید و به خاطر کرونا از زندان مرخصی گرفته است (!) پای کامپیوتر نشسته ام !!!