یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و ما ادرائک ما کرونا !؟

 

دیعصر چند دقیقه مانده به دیشب (!) یهوئی تصمیم گرفتیم که املت بزنیم و چند لحظه بعد تصمیم گرفتیم که برویم و پیش مادرم این مراسم پرفیض را بجا بیاوریم ... سر راه نان تازه گرفتیم و البته کمی هم گوجه فرنگی !!

  

 

با میوه فروش میدان کمی خودمانی تر شده ایم و گهگاه که مشتری نداشته باشد باهم شوخی هم می کنیم ... وقتی داشتم گوجه فرنگی برمی داشتم پرسیدم کیلوئی چند شده !؟ گفت : " 4500 " گفتم : " ظهر که خانمت اینجا ایستاده بود دو کیلو برای خانه برداشتم و از 5000 حساب کرد !! " داست نایلون را گره می زد که دو تا گوجه انداخت توی نایلون و گفت : " مصلحت دیده و 500 اضافی گفته !! آدم نکشته که ... " و بعد ادامه داد : " امروز صبح رفته بودم میدان تره بار و موز را بیست هزار گفتند !! همانی که به شما داده بودم 17500 !! " گفتم : " می گی حالا چیکار کنیم !؟ " گفت : " برگردانید به قیمت 18000 از شما برمی دارم ! " خندیدم و گفتم : " دارم به آن سه تا موزی که خوردم فکر می کنم که حالا چند هزار برایم سود می آورد !! "

 

شب باتفاق مادرم املت را زدیم و چند ساعتی پای تی وی بودیم ... البته برای صدمین بار فیلم " برنده و بازنده " را دیدم ؛ آنهم به اندازه ی چنددقیقه از پایانش !! و مکررا اخبار کرونایی شنیدیم و گزارش کرونایی دیدیم !! آدم وقتی پای تی وی می نشیند واقعا اعصابش خرابش می شود !! البته نه از شنیدن اخبار کرونایی ، بلکه از اینکه همه مستاصل شده اند ، از مسئولین گرفته تا تا مردمی که رعایت می کنند ( افراطی ! ) تا مردمی که رعایت نمی کنند ( تفریطی ! ) البته خدا را شکر که در همه ی کشورها که بنوعی ویترین شان را نشان داده و مردم عادی (!) دهانشان آب می افتد وقتی چنین تحریکی پیش می آید همه به یک صورت عمل کرده و آن روی سکه ی شخصیتی شان را نشان می دهند !! من هنوز با کیفیت هشدارهایی که داده می شود و بزرگنمایی هایی که می شود مشکل دارم ؛ هرچند می دانم که ملت همیشه در صحنه ی ما صدها سال بدون رعایت زندگی کرده اند و حالا یک شبه وقتی بخواهند همه چیز را رعایت بکنند اگر از کرونا هم نمیرند (!) از رماتیسم و قولنج (!) خواهند مرد !!!

 

صبح رفتم بیرون و برای مادرم کمی خرید کردم ... لبنیاتی محله می گفت که کارت بکشید و دلیل اش این بود که می گفت بانک ها پول نمی گیرند و پول در دستش می ماند !! این هم خبر سر صبحی بود !! از قرار معلوم بازار تبریز هم از 23 ام تعطیل خواهد بود و همه ی زحمتی که برای تبلیغات سفر و گردشگری کشیده شده بود ، یک شبه به باد رفت وآخر سالی خیلی از خواب ها تعبیر نشد !!

 

سر صبحانه صحبت از مرگ کرونایی بود و شهادت محسوب شدن مرگ کسانی که برحسب وظیفه باید سر کارشان حاضر بشوند !!! آیا کارگران شهرداری که این روزها دارند گل میکارند و بلوارها را بیل می زنند خودخواسته است یا وظیفه ی کاری !؟!؟ اگر خودخواسته است که کسی که بازار را تعطیل میکند باید به فکر تعطیل کردن این کارها هم باشد و اگر نه ...

 

ولی کاش در تلویزیون کمی هم تبلیغ می کردند تا موجرها کمی در دادن فرصت به مستاجرهایی که در این یکی دو ماه کسر بودجه خواهند داشت ، اخلاقانه تر رفتار کنند و شاید بهترین راه این باشد که دولت هم به بانک های مفتخورش دستور بدهد تا به مدت سه ماه کلیه ی وام ها را به تعلیق درآورده و از فشار مالی مردم بکاهند !! هرچند این دستور بیشتر به نفع آنهائی خواهد شد که میلیاردها به یانک بدهی دارند و کسی زورش به آنها نمی رسد !! چند روزی بود که رئیس جمهور که قرار بود تا شنبه ی گذشته کرونا را زمین بزند ، در انظار عمومی دیده نمی شد و من فکر می کردم رفته برای برادرش مرخصی بگیرد که خدای ناکرده در زندان نمیرد ( البته اگر در زندان می باشد و در خانه ننشسته است !! ) هر چند سر آخر معلوم خواهد شد  که در این جریان بیشتر آدم خوبها خواهند مرد و نه آدم بدها ؛ چرا که از قدیم گفته اند : " میردار اسگی اوت توتماز !! "

 

خلاصه در بین حرفهای مربوط به مرگ و میر حرف از جناب عزرائیل هم بمیان آمد و بانو مزاحاً گفتند : " این عزرائیل هم پیش کرونا کم آورده است !! " گفتم : " زعرائیل هم یک چیزی در ضمیر ناآگاه ماست ، فردا اگر با او روبرو شدیم و فهمیدیم کیست و چیست و ... خواهیم گفت : " والله قصد ما شوخی بود و جسارت شد !! و عزرائیل اشاره ای به لشکر پشت سرش خواهد کرد و خواهد گفت توی قشون من نفر آخری که می بینید ، کرونا می باشد !! " و اینکه ادامه دادم ... مرگ گاهی به اختیار ایت و گاهی به دستور ... یعنی وقتی به جناب عزرائیل دستور برسد که فلانی زیر ماشین بماند ، جناب عزرائیل منتظر می ماند تا ماشینی رد بشود و کارش را تمام بکند ولی غالباانتخاب روش به اختیا رخود عزرائیل است و نسبت به شرایط و امکانات موجود، کارش را می کند و کسانی که رعایت بهداشت نمی کنند (!) رعایت مسائل ایمنی نمی کنند (!) بد رانندگی می کنند (!) و ... (!) دست جناب عزرائیل را بازتر می گذارند تا راحت تر به کارش برسد و کمتر دنبال دلیل بگردد !!

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد