یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

کوچ به زیرزمین !!

 

گاهی باید کوچ کرد ... وقتی ماندن سخت می شود و بیم جان می رود ولی رفتن به امید بازگشت دوباره نه رفتن و یکی دیگر نشدن (!) و ایضا خود نشدن (!) ... باید رفت ، باید کوچ کرد ولی چشم امید را نبست !!

   

رفته بودم خانه برادر بزرگم ... در زیرزمین چشم انداز حیاط پربرف خیلی زیبا دیده می شد !! یکی دو تا عکس گرفتم ... حجم برف روی تاب و شیر آب معلوم تر است !!



شمعدانی ها و دیگر گلهای باغچه این روزها توی گلدان ها جاخوش کرده اند و از پشت پنجره روزها را برای رسیدن بهاری دیگر می شمارند!! نگاه بی التماسی به من داشتند و من از آنها هم چندتائی عکس گرفتم ... آدم که دل داشته باشد ، گمان می کند همه چیز دل دارد !!

 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
نگین دوشنبه 7 بهمن 1398 ساعت 01:21

سلام

برگهای شمعدونی انگار پشت کردن به زیر زمین و رو به پنجره ایستادن.. شاید هم دارن از تماشای برف لذت میبرن؟

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد