امروز بعد از فریضه ی صبحانه، شال و کلاه (!؟) کردم تا بروم به مجلسی که بیاد این استاد بزرگوار و کمی خاص در موسیقی این سرزمین (!) در تبریز گرفته بودند ...
شرکت در برخی مجالس فریضه است ، خاصه که اصحاب فرهنگ و هنر باشد ... سالهای دور مطلبی از او خوانده بودم و برای قدردان بودنش کافی بود ! مزد دنیوی شرکت در این مجلس را هم با تجدید دیدار بزرگواری از جامعه موسیقی نقد کردم باقی بماند برای پس انداز ... اگرچه مجلس ظاهرا در شان استاد نبود ولی همان چند فقره انسان فرهیخته که بودند، کافی بود !!؟ از متولیان رسمی فرهنگ و هنر کسی را ندیدم، باشد که سرشان به امور خیر گرم بوده باشد ، انشاءلله
خداوند ایشون رو قرین رحمت کنند،من استاد فریدون پورناصح رو دورادور می شناختم از تشابه نام فامیلی این مطلب رو خوندم،و یاد ایشون و گذشته های دور افتادم.

سلام
روحشون شاد ..
چه اعلامیه ادیبانه ای ...
وقتی اینطور با تواضع و احترام درخواست میشه، مگه میشه شریک غم بازماندگان نشد؟
سلام

و متاسفانه افراد کمی حضور داشتند ، این قبیل درخواست ها در جامعه ی ما شریک ندارد !! باید از تریبون های خاص مردم را فراخوان داد و جمع کرد !!