یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

و انتقام سخت ...

 

دیروز آنقدر در اینستا چرخیده بودم که خواب هایم هم اینستایی شده بودند !! البته بعد از یک بازی سنگین و خسته کننده ی والیبال (!) و سر و کله زدن با نوراخانیم برای خوابیدن (!) خواب می توانست باندازه ی کافی سنگین شده باشد ...

  

 

این روزها برخی سکوت کرده اند !! و برخی زمین و زمان را به هم می ریزند ؛ یکی از این سو و دیگری از آن سو !! دیروز یکی استوری گذاشته بود در مورد اینکه امروزه این طرف کشی ها در میان دوستان باعث شده تا مرزها کمی سست شده و گسسته شود ؛ این روزها بازار آنفالو کردن و بلاک کردن داغ تر شده است و تاکید داشت که نباید این رابطه ها گسسته شوند !! البته نظر من تقریبا مقابل آن بود و برایش نوشتم که این موقعیت خوبی ست تا کسانی که ظاهرا دوست هستند کمی همدیگر را بشناسند و واقعا بدانند چه کسانی را فالو می کنند و کمی عمیق تر باشند !!

 

دیشب یک جایی از خوابم رفته بودم توی فاز انتقام ... خیلی زود بیدار شدم و نیمه خواب و بیدار داشتم فکر می کردم که اگر توان کافی نداشتم ، برای انتقام چه گزینه ای را انتخاب می کردم !!؟ یکی دو مورد را مرور کردم (!) مثلا می زدم یکی از ناوهای بزرگ هواپیما بر آمریکا را می فرستادم زیر آب !! یا فرمانده ارتش امریکا را می کشتم !! ولی بنظرم هیچکدام از اینها خوب نیامد ... کمی بعد فکر کردم که می رفتم و سر ترامپ را می بریدم و می گذاشتم روی میزش و وقتی منشی اش می آمد تا سوالی بپرسد از دیدن این صحنه جیغ می زد و همه می ریختند داخل اتاق و ... ولی بعد دیدم که آنهم گزینه ی خوبی نیست !؟ اصلا چرا باید انتقام می گرفتم !؟!؟


مطمئنا امریکائی ها اشتباه ترین راه برای حذف یک مُهره ی محبوب را انتخاب کرده بودند ... این روزها ترور کردن و حذف فیزیکی یکی اصلا کار سختی نیست !! زمان های قدیم هم اینگونه بوده است ولی این روزها بمراتب آسانتر شده است !؟!؟ فقط می ماند اینکه با ترور کردن یکی راپایان بدهیم یا آغاز کنیم و یا اینکه راهش را ادامه بدهیم ... در تاریخ کسی در ترور کردن به پای حسن صباح نخواهد رسید که او تخصص و تاکتیک جنگی اش ترور کردن بود !! در فرهنگ ترور یک نشانه هست و آن اینکه ترور شونده در نظر ترور کننده آدم مهمی بوده است و الا ماهیت ترور هیچگاه پسندیده نیست و پست ترین روش برای حذف مخالف است ...

 

محبوبیت جریان خاصی هست که خود شخص نمی تواند بتنهائی برای خودش مهیا بکند ، بلکه باید در جریانی قرار بگیرد تا از جمع شدن چند پارامتر چیزی بنام محبوبیت درست بشود ... مسائل محیطی در مهیا شدن این محبوبیت خیلی نقش دارند و چه بسا کسانی که کسی را محبوب شان می باشد ، بصورت شفاف و درست نشناسند برای همین برخورد کردن بدون محاسبه با این محبوبیت می تواند منجر به کاهش یا افزایش آن بشود !!

 

حوالی ساعت 4 صبح بود که جریانی بیادم افتاده بود از دوران سربازی و شخصی بنام عبدالله درقبله ای ( اَبَ دَرَقولَ ! ) که محبوبیت مردمی زیادی داشت و کمی صبر و مدارا در برخورد (!) و یکی دو اشتباه از طرف خودش (!!) و شایع شدن و کاهش محبوبیت مردمی (!!!) باعث شد تا خود مردم جایش را لو بدهند و کارش تمام بشود ...

 

فعلا که نوراخانیم نمی گذارد ، شاید در پست جداگانه ای داستانش را بنویسم تا بیادگار بماند /

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد