روز ی برای مبارزه با بیسوادی ...

امروز هفتم دی ماه روز تاسیس نهضت سوادآموزی بود !! من در جائی به آن برنخوردم و شیر پاک خورده ای ( حتی شیر پگاه !! ) هم این روز را به من تبریک نگفت !! بهرحال من دو سال در این سنگر بوده ام و باارزش ترین سنگری ست که حضور یافته ام !!

 

کاری با اینکه بزرگترین عاملی که باعث شکست این حرکت شد فردی بنام استاد قرائتی بود که در راس آن قرار داشت و سوادآموزی را بعدا با خیلی چیزها در هم آمیخت و اساس کار را بهم ریخت !! این روزها از او بسیار تجلیل می کنند ولی من بعنوان یک فرد آگاه به بدمدیریتی ایشان ، کنار پل صراط خواهم ایستاد تا ببینم وقتی با تبختر می آید تا رد شود (!) چگونه یقه اش را خواهند گرفت (!!) و همان شوکه شدنش باندازه ی بهشت رفتن (!) به من خواهد چسبید !!!

چند روز پیش ، با 5 دی اشتباه گرفته بودم و رفتم ویکی پدیا را ببینم !! متاسفانه با یک مطلب خیل یمغرضانه برخورد کردم که ارواح و دست اندرکاران ویکی را هم بی نصیب نگذاشتم !!! آماری که رد کرده بود نهایت اجحاف در این زمینه بود و با لفظ بوداری از کنار این شگفتی بزرگ رد شده بود !!

ابتدای انقلاب ؛ سال 57 ، تعداد بیسواد در کشور 11میلیون نفر بود !!! دراین مورد هم خیلی سریع و تند رد شده بود و معلوم بود که دستی در پشت پرده یا اتاق فرمان چنین دستوری صادر کرده بود !! باتوجه به جمعیت 33 میلیونی سال 57 این عدد یک فاجعه بزرگ بود با 33% که به هیچ وجه قابل اغماض نبوده و بدترین صفحه ی کتاب حکومت 36 ساله ی پهلوی دوم بود !! در زمان پهلوی اول حتی آمار 99% را هم می توان قبول کرد و چیزی نگفت !! بعد از انقلاب تنها حرکتی که می توان آن را  زرین ترین حرکت انقلاب نامید ، حرکت در راستای مبارزه با بیسوادی بود که بعد از سالهای هفتاد افول کرد و به قهقرا رفت !!!

امروزه به تائید دشمنان و مغرضان (!) آمار بیسوادی در ایران 3 میلیون نفر است که با توجه به جمعیت 80 میلیونی حدود 3/3% می باشد که برای یک کشور جهان سومی باز پرچم برافراشته ایست !! البته به این آمار باید کیفیت آموزش ها را هم افزود و آموزش های جنبی موجود در کشور که مهم نیست متولی اش دولت باشد یا جیب خود مردم !!

رهبران انقلاب فرهنگی ما مفتخورهای نشسته در پایتخت نبودند و نیستند (!) که در هر سایتی یک جور پیام می گذارند و معلوم نیست تعصب کدام آبشخور را می کشند و مواجبشان از کجا می رسد!! بلکه آن جوان هایی بودند که در آن سالهای دور در روستاهای فاقد هر گونه امکانات رفته و به بچه های لازم التعلیم که حکومت دو هزار و پانصد روزه ( اوج حکومت و قدرت پهلوی دوم به گواهی تاریخ از سال 51 تا 57 بود که دقیقا 2500 روز می شود !!!! ) باید به آنها کلاس تدارک می دید ؛ در اتاق های خود مردم سواد یاد می دادند !!

زنده باد سوادآموزی !!!

این نکته هم از دکتر شریعتی پایان این نوشته باشد که گفته بود : " در کشوری که روزنامه ها دروغ می نویسند ؛ یاد دادن سواد به مردم حرام است !! "