یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

خرمالو چینی ...

 

موسم خرمالو چیدن رسیده است و ما دیشب بعد از شام سری به خانه برادرم زدیم که از صبح در کار خرمالوچینی بودند و بقول خودش نصف کار را انجام داده بودند ... البته فکر کنم منظورش از نصف کار همان 30درصد بود !! چون هنوز خیلی از خرمالو ها روی درخت مانده بودند ...

  

 

کسانی که دستی در کاشت و داشت و برداشت خرمالو دارند مطمئنا می دانند که خرمالوچینی کار خیلی سختی می باشد ... مخصوصا که شاخه هایش شکننده هستند و برای خرمالوچینی غیر صنعتی  و از نوع خانگی ، صبر کردن برای رسیدن خرمالو و چیدن آن در زمان رسیدگی فوق العاده سخت است !!


بعد از شام یکی دو جعبه برداشتیم و سر راهمان از سبزی فروش محله هم چند تائی گرفتیم و رفتیم خانه برادر ... چون اطلاع رسانی دقیق نشده بود فکر می کردند برای شام می رویم و برای همین مجبور شدیم با آنها دوباره شام بخوریم و این یعنی انسان باید تاوان اشتباهش را خودش به گردن ( و احیانا به شکم !! ) بکشد و به صرفِ گفتن اشتباه کرده ام (!) تاوان آن تادیه نمی شود !!!


چندی پیش توی اتوبوس یکی نشسته بود و ما سرپا بودیم و داشت سخنرانی می کرد (!) و ضمن حرفهایش گفت که ما اشتباه کردیم که انقلاب کردیم !! یکی بغلم ایستاده بود و نگاهی به من کرد و من خیلی یواش گفتم : " اولا تاریخ مصرفش گذشته است !! دوما کسی که اشتباه کرده باید تاوان بدهد والا هر روز اشتباه می کند !! " اتفاقا بنده خدا با وجود کهولت سن (!) شنید و با کمی غیظ گفت : " من به خاطر شما می گویم ! " گفتم : " شما بد انتخاب نکرده اید ، اگر دقت بکنید می بینید که فقط سواری داده اید !! و دارید به کسی که پشت تان نشسته و کیف می کند فحش می دهید ، سواری ندهید تا کسی بالاتر از شما نباشد !!! "

 

خلاصه اینکه بعد از شام رفتیم توی حیاط و پای درخت خرمالو و هوا کمی سردتر از خنک بود !! و ارزیدیم و البته چند تائی عکس گرفتیم و از خرمالوهای چیده شده (!) سهم خودمان را برداشتیم و برگشتیم ...

 

 

 

 

 


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد