تحولات روزمره !!

یک چند وقتی بود که مراسم آش پزان مان متوقف شده بود ... امروز هوس کردم بروم کمی سبزی بخرم برای پختن آش !! سبزی پاک کردن یک خاصیتی دارد و سبزی پاک شده خریدن یک مزایایی !! ولی روی هم رفته هر کاری را باید طبق روالش انجام داد !!

 

بعد از کمی تنبلی رفتم و از میدان محله مان (!) سبزی پاک شده خریدم !! فروشنده تعجب می کرد که سبزی پاک شده را بدون خُرد کردن می خواهم !! و با اینکه من می گفتم که خودمان در خانه آن مورد را عملی می کنیم (!) اصرار داشت که سخت می شود !! دو تا خانم هم در مغازه بودند و گفتم : " بنظر شما قبل از اینکه این دستگاه سبزی خردکن ( له کن !! ) به بازار بیاید مردم چکار می کردند که اینهمه تعجب می کنید !!؟ " یکی ازخانم ها گفت : " قبلا مردم بیکار بودند ولی حالا آدم وقت نمی کند !! " گفتم : " دقیقا ... قبلا مردم تلفن و تلویزیون نداشتند و وقت شان زیاد بود !! "

===

داشتم از کنار خیابان رد می شدم که دیدم ماشین انتقال خون آمد و با یک ویراژ خیلی اکشن (!) روبروی در اصلی مرکز انتفاق خون مسجد کبود ایستاد !! آنهم روی قیفی های توقف ممنوع که اتفاقا قابل جابجائی هستند و وقتی ماشین می آید راننده آنها را برمی دارد و بعد توقف می کند !!! این ماشین ها که غالبا برای جابجائی روسا بکار گرفته می شوند ؛ بخاطر اینکه شاسی بلند هستند و مرتبه ی رئیس را بالا می برند !!( مخصوصا اگر رئیس تازه از روستا ترفیع گرفته و در شهر مستقر شده باشد !! ) حتی اگر برای بردن خون هم آمده باشند (!) کارشان آنقدر اورژانسی نیست که این گونه پارک کردن را توجیه بکند !! ضمنا حداقل بیست دقیقه ای ماشین در این حالت در آنجا پارک کرده بود !!

یادم افتاد به ارتقای  معاون اول رئیس جمهور که ازبخشداری روستایی در لرستان تا معاون اولی رئیس جمهور در پایتخت را در یک بازه زمانی کوتاه و بصورت انفجاری طی کرده اند !! ( سالی یک پله ارتقا می گرفتند باز به این پست نمی رسیدند !!) البته برادرشان هم همینگونه ارتفاع گرفته بودند و صرفا از محل لیاقتی که داشتند صاحب بانک گردشگری بودند و فعلا در زندان تشریف دارند ( و شاید هم به قید ضمانت در هاوائی ( همین حوالی )  هستند !!! )

وقتی تربیت و آموزش در همه جای کشور زیر سوال رفته و البته زیر صفر باشد !! و وقتی کار کارگزینی صرفا پر کردن برگه برای افرادی ست که از جای دیگر خود را استخدام کرده اند (!!!) دیدن این گونه صحنه های ناهنجار در هر کجای سازمان ها و ادارات و ... اصلا دور از انتظار نیست !!

اتفاقا برایم پیامک آمد که به گروه خونی شما نیاز مبرم هست !!! در جوابش نوشتم در دو نوبت قبلی از برخورد بدی که داشتند دلگیر شده و پیام هم داده ام : " مشترک مورد نظر در حالت قهر می باشد !!! "