یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

تبرک بصورت رندوم !!

 

در اتاق مشترک با نورا خانیم نشسته ایم ؛ من پای کامپیوتر و ایشان روی تخت خود و  در حال خواب !! ناگهان گوشی زنگ خورد ، پیش شماره اش 051 بود و بوی مشهد می داد !! یک خانمی پشت خط بود و گفت : " شماره شما بعنوان نامزد دریافت بسته ی متبرک انتخاب شده است (!) اگر مایل به دریافت هستید ، آدرس بدهید تا برایتان ارسال گردد ! "

  

یواش حرف می زدم که نورا بیدار نشود ، پرسیدم : " اصلا این یسته چیه !؟ " گفت : " یک بسته شامل مقداری زعفران ( !!؟؟ ) کمی نبات (!!؟؟) و مقادری دیگر که متبرک شده اند و بصورت مجانی برایتان ارسال می شود ، شما فقط هزینه ارسال و بسته بندی را می دهید !! " خلاصه  تا حرفش را تمام بکند من اوکی را داده بودم ... آدرس گرفت و یک شماره تلفنو گفت که تا 48 ساعت تحویل می دهند !!! ؟؟ با خود گفتم : " مطمئنا خیلی متبرک است ، چون سایر خرید های جیجیتالی من حداقل 4 روز کاری وقت می برد ولی انگار این را از سر کوچه می فرستند !! "

 

امروز توی اتوبوس بودم و در راه خانه که دیدم گوشی ام زنگ خورد !! قبلا گفته باشم که یکی دوباری هم زنگ خورده بود و چند تائی هم اس ام اس آمده بود و پیرمردی که من بالای سرش ایستاده بودم به من گفته بود : " این موبایل هم بلای جان مردم شده است و دائم سر مردم در موبایل است و ... !! "


مردم ما یک جورائی هستند !؟ زندگی ، مخصوصا در کشور ما ، واقعا جریان دارد و نشان به این نشان که مراحلش قابل پیش بینی نیستند ، البته حدس زدن آزاد است !! در سایر کشورها که فکر می کنند پیشرفته هستند (!) سیستم آنقدر بر زندگی مردم چنبره انداخته است که جریان زندگی را درک نمی کنند (!) بلکه از مقداری آزادی که سیستم برایشان جیره بندی کرده است خوشان خوشان استفاده می کنند (!) و در کشور ما زندگی چیزی شده است مانند قایق سواری در آبهای خروشان ... آنها که مثلا ثروتمند هستند و سوار قایق، یک جوری با این جریان درگیر هستند و خیلی از مردم که کفن شان را هم قسطی خریده اند تا دم مرگ لخت نمانند (!) مثل تخته پاره در اقتصاد خروشان و البته زنده و جاری (!) به این طرف و آنطرف خورده و پیش می روند !! و بدبختی اینکه برای هر مرحله هم کلی پیشنهاد و انتقاد دارند !؟!؟ یکی نیست که بگوید کلاهت را بچسب که باد نبرد !! آبهای خروشان کجا و خاطره تعریف کردن کجا !؟ اینجا برای هر روز یک بازی جدید است و برای هر بازی جدید صد تا ترفند تازه لازم است و آن وقت دو دقیقه که صندلی خالی گیر می آورند زود می روند سراغ جعبه ی خاطرات که آن زمان ها این طوری بود و آن طوری بود !! نمی دانم چرا دوست دارند یک جور نگاه بکنند و قبول ندارند که هرروز باید نگاه تازه ای داشته باشند !؟!؟

 

خلاصه اینکه گوشی ام زنگ خورد و من دوباره رفتم روی مود حرف زدن !! پیک موتوری بود و داشت آدرس می گرفت !؟!؟ گفتم : " آدرس همانی ست که روی کاغذ هست !! خیلی هم سرراست است من چه توضیحی بدهم !! " موتوری دید که انگار اونیکه پشت خط است ، حوصله ندارد و گفت : " من میدان هستم و کمی بعد می رسم !! " در مورد ماشین های اسنپ هم همین درد و مرض را داریم !! طرف از سر ناچاری و بعنوان شغل چندم وارد کاری شده است و نمی خواهد روالش را یاد بگیرد !! می گوید تا فلان جا را می روم و بقیه اش را می پرسم !! نه از آدرس چیزی می تواند برداشت بکند و نه نقشه را می تواند بخواند !! شاید حدود 70 درصد راننده ها را بشود توی همین فایل دسته بندی کرد !! به خانه زنگ زدم و خبر دادم که بسته ی متبرک در راه است و حالاست که برسد !!

 

تا من به خانه برسم بسته رسیده بود... ساده بود و البته کمی بزرگ !! من عمری سابقه ی چاپخانه دارم و هر وقت بسته بندی بزرگ می بینم می گویم کاش کمی کوچکتر انتخاب می کردند تا کارتن زیادی مصرف نشود ؛ مخصوصا برای این بسته ها که معلوم هستند و سری بسته بندی شده اند !! ( یعنی من آب هم که می خورم درباره اش فکر می کنم !! ) بسته را باز کردم ... چهار بسته کوچک شامل نخود ، نبات ، زرشک و  مهر و تسبیح بود و یک قوطی سکه ای زعفران ...

 

 

 

 


نظرات 2 + ارسال نظر
محمدرضا دوشنبه 4 شهریور 1398 ساعت 18:09

سلام
از آنجائیکه بیشتر این گونه پیامها حقه بازی وکلاهبرداری از آب در میاد .مقارن ظهر امروز همان خانم به بنده هم زنگ زد وازآنجائی که بنده هیچوقت طالب دریافت چیز مفتی که درحقیقت ازهر چیزگرانی گرانتر تمام میشود نمیباشم .به عرض همان خانم تلفن کننده رساندم که نیازی به بسته ندارم و مکالمه را قطع کردم امیدوارم برای شما هم ختم به خیرشود.

سلام
ختم بخیر بود و البته با کمی اترژی مثبت ... البته امروز زنگ زده بودند برای پیگیری !!

نگین شنبه 9 شهریور 1398 ساعت 01:50

سلام

اولاً که چون اسم دلما خانیم، نورا کوچولو اومد ما طبق معمول کمی قربون صدقه رفتیم... خدا بهتون ببخشه انشاءلله ...

و جسارتا دو تا سوال

اول هزینه پست رو پرداخت کردین؟ یا وقتی بسته به دستتون رسید هزینه رو دادین؟

آیا با یک حساب سرانگشتی!! هزینه پست بیشتر از قیمت این اقلام نشد؟

من دیگه سوالی ندارم !!

بهرحال مبارکتون باشه و به شادی استفاده کنید ...

سلام
جواب از آخر به اول (!)
توی بسته نوشته بودند که هزینه شامل بسته بندی ، ارسال و دستمزد خانواده های بی بضاعتی که در این کار شرکت داده شده اند می باشد !! ( بااین حساب ، هرگز بیشتر از خود اقلام نمی تواند باشد )
هزینه را دم در منزل و بعد از دریافت بسته دادیم ...

خیلی خیلی ممنون ، خدا بچه های شما را و شما را و همسرجان گرامی و والد ارجمندتان را حفظ نماید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد