پایان عصر جدید ...

دیروز آخر مرداد بود و همزمان آغاز خیلی چیزها و آخر خیلی چیزها !! یکی از آغازها مربوط بود به آغاز مسابقات لیگ فوتبال که بعد از کش و قوس ها و تاخیرات فراوان(!) بالاخره شروع شد تابه داد یک عده مستاصل و درمانده برسد و چه آغازی !؟!؟! و از طرفی هم پایان مسابقه ی عصر جدید بود !؟!؟ مسابقه ای که خیلی را به چالش کشیده بود ...

 

خدا را شکر در ابتدایش نبودیم و در میانه هم هر از گاهی بودیم و در نهایت به اختتامیه رسیدیم و چه رسیدنی !؟!؟ از ابتدا تا آخرش را همراهی کردیم و ساعت از 2 بامداد گذشته بود که برنده ها مشخص کرده و کیک را بردیم و با خیال راحت خوابیدیم !!

این از آن برنامه ها بود که مادرم پیگیرش بود و هروقت ما را می دید تعریف می کرد (!) من هم هر از گاهی در اینترنت می توانستم ردش را بگیرم و چندان علاقه ای نداشتم تا اینکه رفته رفته راهش را پیدا کرد و خودش را به سیل و زلزله و ... پیوند داد !! و بعد هم که آرای مردمی و در نهایت هم که فینالیست هایش را با آرای مردمی روی سکو فرستاد تا هم به آنچه می خواست رسیده باشد و هم اینکه مردم خوش باشند به اینهمه مشارکت داده شدن در مسایل !! مخصوصا هم که در نهایت قهرمانان مناسبی به فینال رسیدند (!) و در آرای مردمی ردپای مسائل قومی هم مشهود بود ... و نتایج هم چیزی نبود که دلی بشکند و خدای ناکرده در ادامه سری بشکند !! روی هم رفته برنامه ی حساب شده و موفقی بود ...

برخی هم بودند که همسو با پخش این مسابقه (!) تکه هایی از مسابقات این چنینی در سایر ممالک را گلچین کرده و در انیستا می گذاشتند تا مثلا بگویند که به بهترین نوع این مسابقات دسترسی دارند و مثلا بهتر می فهمند !!! در حالیکه ذات این قبیل مسابقات که از آمریکا برخاسته و در همه جا شیوع یافته است !! یک راه بیشتر نیست و آنهم مشغول کردن و مشارکت دادن مردم و به آنها هویت اشتراکی و اجتماعی دادن و در نهایت یک بهره برداری بزرگ از جمعیت جامعه است !!