یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

اخبار دنیای مجازی و واقعی !!

 

دیشب خانه ی مادر بودیم و فرصتی تا کمی اخبار بشنویم !! برخی ها که زیاد خبر گوش می کنند بنظر حساستر می آیند و فکر می کنند که فلان اخبارها دروغ است و فلان خبرها ... ولی برای امثال من خبر یک مفهوم بیشتر ندارد!؟ چیزی که شنیده می شود نه با اعتماد و نه بی اعتماد !!

   

در خبرها آمده بود که بیش از سیصد هزار هکتار از جنگل های آمازون ( شاید در منطقه پرو !! ) دچار آتش سوزی شده اند و دولت در مهار آن در مانده است و از کشورهای همسایه تقاضای کمک می کردند !! آمازون را ریه تنفسی کره زمین معرفی می کنند و همیشه در معرض انواعی از تعرض های انسانی و طبیعی می باشد !!

 

در فضای مجازی هم خبری منتشر شده بود مبنی بر آتش سوزی در شمال جنگل های ارسباران و برخی از دوستان بیش از حد دلسوز و بی خبر از خیلی جریان های بزرگ و کوچک (!) دست به فحش شده بودند برعلیه این و آن و فرماندارِ بدبخت خداآفرین را بدلیل اینکه گفته بود نیازی به هلی کوپتر نداریم کوبیده بودند !! کل مساحت آتش سوزی را همین آقای فرماندار حدود 180هکتار برآورد کرده اند!! برخی ها متاسفانه اطلاعات کمی درباره موضوعات مختلف دارند و بدون اطلاع از نحوه و میزان آسیب فکر می کنند که خودشان مدیر بحران می باشند و عکس های هلی کوپترهایا آب پاش آمریکا را می گذارند و یا خبر بمباران هوائی برای جلوگیری از سرایت آتش در سوئد را می گذارند و فکر می کنند که راه چاره را می دانند و سر و صدا می کنند !! از یکی دو ماه قبل نسبت به مستعد شدن مناطق کوهستانی و جنگلی به آتش سوزی هشدارهای جدی داده شده است و متاسفانه هنوز بزرگترین بدبختی کشور ما داشتن مردم ناراضی و  ناراحت و بی اطلاعی می باشد که بهم ریختن نظم را راهی برای نشان دادن نارضایتی خود می دانند و روشن گذاشتن اجاق ، افروختن آتش بیش از حد نیاز و انواعی از بی نظمی ها انگار پایانی ندارند !!!

 

سال پیش در خارج از شهر به یک پارکی رفته بودیم و جمعی در حال برچیدن بساط بدبختی خودشان بودند و جمعیت شان آنقدر بود که معلوم نبود کی به کیه !! یک خانمی محتویات منقلی که رویش جوجه کباب میل نموده بودند را چند قدم پائین تر در پای درختی تخلیه کرد (!!!؟) و شانس درخت بود که ما همانجا ایستاده بودیم و از جوب آب کنار درخت ،  آب برداشته و ریختیم تا ذغا لها خاموش بشوند !! شاید هم گمان می کرد که چون هوا خنک شده است (!) درخت سردش شده و می خواست او را گرم کرده باشد !!

 

چندی پیش در همین مناطق مردم داشتند حوزه ی زندگی خود را گسترش می دادند و جنگل را تخریب می کردند و باز همین عده که دنبال بهانه برای فحاشی هستند !! دادشان درآمده بود که جنگل دارد تمام می شود و خبر نداشتند که اگر چهار مرجع قانونی برای برخورد وجود دارد ، چند مرجع قوی تر( نمایندگان مجلس و شورای همان محل ) از محل غیرقانونی به نفع تخریب کننده ها فشار می آوردند !!!


چندی پیش سخنگوی قوه قضائیه فاش کرد که یک قاچاقچی مواد مخدر را گرفته اند و تاکنون بیش از دهها مسئول برای آزادی او تماس گرفته اند !! و دیگر اینکه بعد از دستگیری مدیرعامل خودروسازی دو نماینده هم در رابطه با همدستی دستگیر شده اند و موضوع چنان حاد بوده که مصونیت شغلی هم به دردشان نخورده است !!

 

و هنوز خیلی ها هستند که فکر می کنند اگر حرف نزنند ، دیگران فکر می کنند که آنها لال تشریف دارند !! و نمی دانند که حرف ندانسته زدن شاید لالی را از زبانشان برطرف بکند ولی پرده از کالی مغزشان برمی دارد !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
همطاف یلنیز شنبه 2 شهریور 1398 ساعت 17:49 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام سلام
.
"مغز کال"
ترکیب جدیدی است ها جملات خام از مغز کال -نارس- بر زبان جاری می شود و جملات پخته، از مغز رسیده و پرورده!

سلام

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد