یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

تقدیر در آغاز یا پایان !؟

 

یکی داشت فلسفه می بافت ، انگار از مرگ کسی ناراحت بود و در راستای همین ناراحتی که داشت نظام خلقت را زیر سوال برده بود از هر طرف که می خورد می زد !! و البته که نمی دانست که نظام خلقت را با کوبیدن نمی شود شکست داد !! چون تا راند آخر صبر می کند و بالاخره آنکه بیشتر می زند زودت راز پا درمی آید !!

   

و اشاره داشت که مرگ تقدیر انسان هاست و دیر یا زود و یا بهنگام یا نابهنگام باید در مقابلش سر فرود آورد ... من نشسته بودم و منتظر سرد شدن چائی ام بودم !! و زیاد سر تکان نمی دادم تا زود تمام بکند !! من وقتی ناراحت می شوم و موضوعی اذیتم می کند ، راه می افتم و قدم زنان با خودم حرف می زنم و موضوع را حلاجی کرده و چند تا جنازه روی زمین می گذارم و ...  و کم کم حوصله ام از دست خودم سر می رود و این یعنی یافتن راه  برای خروج از ناراحتی !! فکرکنید برای وراجی ها دیگران که زا سر ناراحتی می باشد چقدر می توانم وقت بگذارم !! ناراحتی که دیر یا زود رفع می شود و اگر حساسیت بخرج بدهم اثرش در من ماندگار تر می شود !!

 

دوستم از من خواست تا من هم نظر بدهم !! می دانست که از کنار هیچ چیزی بی تفاوت رد نمی شوم و البته زیاد هم دخالت نمی کنم مگر اینکه دعوت به بحث بشوم !!


گفتم : " ما چون از اول بازی خبر نداریم برای همین در مورد آینده بهتر حرف می زنیم ؛ البته شاید درست باشد که بگویم بیشتر و کلمه ی بهتر از زبانم پرید !!! اگر به تقدیر اعتقاد داشته باشیم باید بدانیم که آغاز زندگی ما بیشتر تابع تقدیر است تا پایان زندگی ما (!؟) ما در آغاز زندگی نه اختیاری داریم و نه حق رایی (!) ما به زندگی هلانده می شویم در حالیکه در ادامه می توانیم رشد کرده و صاحب اختیار بشویم و تصمیم های خوب یا بد برای زندگی بگیریم و این خیلی خیلی فرق دارد !!! شانس ما برای بدنیا آمدن یک در صد میلیون است در هر نوبت همبستری والدین و نصف همین شانس را برای دختر یا پسر بودن داریم !! ولی برای میزان مرگ روزانه که سهمیه کاری جناب عزرائیل باشد (!) تا آخر سال جاری مشکل بتواند تا 70میلیون برسد !! که به هیچ وجه قابل مقایسه با نسبت تولد نیست ... "

 

 طرف رو کرد به دوستم و گفت :" این مثل کارشناسان تلویزیونی حرف می زند !! " گفتم : " مدرکت چیه !؟ " گفت : " دیپلم برق هستم !! " گفتم : " نپرسیدم اهل کجایی که بهت برنخورد !! ولی همین مدرکت هم کم از آن نداشت !! تو راحت زندگی ات را بکن و به مرگ یا زندگی و هر چیزی که دوست داشتی گیر بده و خودت را خالی کن !! من هم چیزهایی که گفتم را به حساب مرور کردن های روزانه ام می گذارم ... !!! "

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد