یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

فروردینِ تمام !!

 

دیروز بعد از ظهر باران و تگرگ شدیدی داشتیم و شب هم که دوباره داشت می بارید ... فروردین یک حُسنی که دارد این است که هر اتفاقی بیافتد بحساب خُلق و خویِ فروردینی می گذارند و قبول می کنند !! حتی دو باخت اخیر تراکتور هم از این قضیه جدا نبود !!

 

 

 

دیشب هم تا صبح می بارید و قطع می کرد و وقتی ما خواب بودیم آسمان به کار خودش مشغول بود ... کله ی سحر بیدار شدم و دیدم از قِبَلِ همین باران ها هوا کمی سردتر شده است و دوباره بخاری را روشن کردم !!! سالهای دورتر ، از نیمه اسفند ماه با اولین شیپور خانه تکانی (!) ، بخاری نفتی جمع می شد و وظیفه ی گرم کردن اتاق تا نیمه های اردیبهشت ماه بعهده والور و چراغ علاءالدین بود !!


صبح یهوئی بارش تبدیل شد به برف و منظره ها زیباتر شدند ! مخصوصا برای ما که بالاشهر نه ولی یالای شهر می نشینیم !! و کمی بعد باران دوباره برف را کنار زد که فصل خودنمائی ات تمام شده است !!

 

کمی بعد من آماده شدم تا بروم ببینم برف با شاهگلی چه کرده است !؟ وقتی از خانه بیرون می رفتم باران به روش رشتی می بارید ، آرام و ریزدانه !! یادم افتاد که چقدر زیر باران رشت پیاده روی می کردم ؛ مخصوصا توی گلسار رشت. باران ریز و تند بود و زیاد به چشم نمی آمد ولی لباس را یک دست خیس می کرد و کیفیت عکس را یکدست پائین می آورد !! چند تائی از شکوفه های موجود در محوطه ی جنوبی عکس گرفتم و قدم زنان رفتم تا کنار استخر و آنجا هم کمی عکس گرفتم و به خانه برگشتم ، یعنی یخ زدم و برگشتم !!

 


http://s8.picofile.com/file/8358019926/2019_04_20_3392.png

 

===

 

دیروز تراکتور دوباره باخت و این بار بدتر از جریان بازی قبل بود !! بازی قبل را مهمان بود و حریف خوب بازی کرد و اشتباهات دروازه بان و تنبلی و کم کاری بازیکنان دست به دست هم داد !! کاسه و کوزه های باخت هم سر دروازه بان نگونبخت شکست و خواستند باخت را بشورند و کنار بگذارند !!! این بار در تبریز و با دروازه بان دیگری که عنوان عقاب را یدک می کشید وارد بازی شدند ؛ پیکانی ها که سالهاست از چشم افتاده اند فقط دفاع می کردند و همان ابتدای نیمه دوم با یک ضدحمله ی نه چندان خطرناک و باز روی اشتباه دروازه بان (!!) به گل رسیدند و عقاب دوباره در نقش کلاغ ظاهر شد !! و تلاش های بعدی به جائی نرسید و بازی با باخت تمام شد و کاپیتان تیم هم توسط هواداری که باید نشست و دید چه کسی بوده (!) یک سیلی دریافت کرد و کمی درگیری شد و بیرون هم که پلیس با آب داغ هواداران ناراضی را شست و راهی خانه هایشان کرد !!

 

هوادار یعنی همین !! تیم اگر بازی را ببرد ، همه چیز به لیاقت تیم ربط دارد و پشتیبانی هوادار !!؟؟ ولی اگر ببازد ، حتی شهاب سنگی که صد میلیون سال بعد از کنار کهکشان رد خواهد شد می تواند مقصر بوده باشد و بیکاری ، بالا رفتن سن ازدواج ، سیل اخیر ، گرانی پیاز ، باران و بیچاره تر از همه داور !!

 

نظرات 1 + ارسال نظر
محمدرضا شنبه 31 فروردین 1398 ساعت 21:55

سلام به نظرم این تیم تراکتور یا تراختور که گاها تی یخ توی هم نامیده میشود از بدو تاسیس برای دلمشغولی مردم و دلخوشی ویا خوش به حالی عده ای دیگر بوجود آمده که آخرینشان هم همین مالک متولش میباشد که ماشااله در همه امور وارد و متخصص بوده و کلی هم علم و غیب دارند (باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج سحر است )یادمه در همان چند سال اول تاسیس آن روحانی و واعظ مشهور تبریز آقای ناصرزاده که زبان بسیار رک داشت رفت بالای منبر و گفت دیگر هیچ حرفی برای گفتن نمانده و آزادی بیان نیست من آخوند باید در بالای منبر بگویم دوددوری دوود شما هم یکصدا بگوئید تراختور و این حکایت همچنان اذامه دارد البته با حواشی و پیاز داغ بیشتر

سلام
بدبختانه برخی این دلمشغولی مدل کلانشهری را خیلی جدی گرفته اند !! با این حال سطح شعور شهر هم در اندازه دوددورود دورود تراکتور پائین آمده است !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد