یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

بیایم یا نه !؟

 

بالاخره باید یکی تکلیف باران را مشخص بکند که چه مقدار و در چه زمانی ببارد !؟ نمی شود که گاهی ببارد و گاهی نبارد !! برای کم بارانی مدیریت بحران تشکیل بشود یا برای بارش زیاد و سیلاب و ... !؟

 

 

 

امروز تبریز بارانی است و گاهی تند می بارد و گاهی آرام ، رعد و برق هم داریم و از پشت شیشه خیلی هم دلچسب است ... 25 فروردین تا 25 اردیبهشت طبق تقویم سریانی (!) ماه نیسان است و ماه نیسان ماه بارندگی بهاری است !! هر از گاهی هم هوا آفتابی می شود !!

 

این روزها در هر کجا و هر جمعی که باشید ، حرف و حدیت ها از بارندگی و تبعات آن است !! یک طرف عکس سیلاب می گذارند و حواشی زیادی که دارد و یک طرف فیلم و عکس تالاب ها و دریاچه هایی که تا چند سال پیش امید به احیای آنها نبود !! نسل جدید که زیر بیست سال باشد نمی تواند با دیدن این حجم از آب در دریاچه ی ارومیه شگفت زده نشود و برای کسانی که از چهل سالگی فراتر رفته اند و دریاچه را دیده بودند ، این یک تغییر فصلی است و می تواند خیلی زود بازپس برود !!

 

در سالهای دورتر حاشیه ی دریاچه ارومیه و ساکنین آن ، امرار معاششان از طریق مسایل مربوط به دریاچه و مسافرین اش بود و البته سطح این امرار معاش خیلی پائین بود !! بعدها یک جاده آسفالته در حوالی سال 52 ، اولین ضربه را به اکوسیستم دریاچه زد و جزیره ی شاهی را به جاده تبریز - آذرشهر متصل کرد و عملا آن را تبدیل به شبه جزیره کرد !! شاید آن زمان ها حدس زدن اینکه این جاده چگونه می تواند گردش زندگی در دریاچه را مختل بکند وجود نداشت و ما معتقدیم هیچگاه بدون ثبت آمار و نمودارهای درست نمی توان تخمین درستی زد !! و سالهای بعدتر برای رونق کشاورزی و صنعتی شدن آن سدها زده شد و در ادامه ی آن با بالا رفتن رفاه مردم و تبدیل باغ ها به ویلاهای بزرگ و دارای استخر و ... هر کسی با پرداخت مبلغی رشوه (!) هزاران چاه زدند تا روزگاراشان را پررنگتر نمایند !! و آب دریاچه کم کم پائین رفت !! ولی هنوز بحران درک نشده بود و برای همین در اطراف دریاچه و با پسروی آن شهرک های صنعتی ساخته شد و زمینهای خشک و شور منطقه کم کم مستعد کشاورزی شده و ساکنین روستاهای همجوار دریاچه کم کم از دوچرخه به موتور و کم کم به ماشین و امروزه به شاسی بلندها تغییر سطح دادند !! تا اینکه شیپور بحران زده شد و استرس داخلی و خارجی گریبانگیر مدیران بحران شد !!

 

این روزها آب دریاچه که بیش از 5متر پائین رفته است (!!) 60سانت بالا آمده است و مردم آن را معجزه می پندارند !! و بلافاصله رئیس دولت از موقعیت استفاده کرده و اعلام کرد که آقای هاشمی بزرگترین گام سازندگی که سدسازی بود را برداشت !!! این در حالی بود که تا سال گذشته برای فرار از مضرات سدسازی بدون مطالعه (!!) و جاخالی دادن به بدمدیریتی ها ... طوری حرف می زدند که ساختِ سدها هم بیافتد به گردن دولت احمدی نژاد !! ولی باز اتفاقی نیافتاده است و خیلی زود می تواند بحران های جدیدی در راه باشد !؟ اگر این افزایش آب ادامه یابد ، روستاهای اطراف دریاچه و شهرک های صنعتی در معرض تهدید جدی خواهند بود !! و اگر دوباره این وضعیت عقبگرد بکند ، همان بحران خشک شدن و تبعات آن سرجایشان خواهند بود ...

 

برای برخی از مردم ما بالا آمدن آب دریاچه مایه مسرت شده است و این در حالیست که برای برخی دیگر این نوید بدبختی دوباره است !! امرار معاش برخی با تفریحات برخی گره خورده است !! تفریحاتی که خوددولت هم از آن دلخوشی ندارد می داند که تبعات بعدی را بهمراه خواهد داشت ... حالا باران مانده است که بیاید یا نیاید !؟ دل هرکسی را شاد بکند ، دل دیگری را خواهد شکست !؟!؟

 

===

 

این روزها بحث بر سر قطع درختان ارسباران و فروش آن به کارخانجات تولید مصنوعات چوبی ( کاغذ و چوب و ... ) بالا گرفته است !! یک عده دیدبان محیط زیست هستند و یک عده دارند منافع خود را دنبال می کنند !! جنگل های شمال که بطرز بی سابقه ای قلع و قمع شده اند (!؟) زیر چتر حمایتی قرار گرفته اند (!!) و در عوض جنگل های دیگر کشور هنوز زیر پوشش قانون نیستند و قلع و قمع ادامه دارد !! قطع درختان و تهیه ذغال چوب از دیرباز یکی از راههای امرار معاش جنگل نشینان و حاشیه نشینان آن بوده و هست !! و طبیعی ست که با بالا رفتن هزینه های زندگی و کم شدن درآمدها ، روآوردن به این درآمد زیادتر خواهد شد !! سیاسی کردن این قضیه توسط برخی سایت های معلوم الحال و دامن زدن به جریانات قومی شاید منجر به بیداری چند روزه ی ظاهری بشود ولی باید برای درازمدت آن باید کاری بشود !! گرانی و تورم وقتی در نمودارهای اقتصادی و بازرگانی دولت چاره نشود ، در سطح زندگی مردم برای خود بدنبال راه چاره خواهد گشت !! و در کشور ما که امروزه بدلایلی یکی از بی عِرق ملی ترین کشورهای دنیاست و هر کسی ساز خودش را می زند ( فکر نکنید رفتن مردم برای کمک به سیل زدگان نمادی از عِرق ملی است !!؟ اینها نمادی از حس انسان دوستانه ، احساس کمک به همنوع و حتی رفتارهای قومیتی باشد !! ) خطر خودزنی ملت (!) از هر زمانی بیشتر است .

 

جنگل های ارسباران چندین سالاست که دچار بیماری های مختلف است و باندازه ی کافی دارد از خودش مایه می گذارد !!! راه افتادن معادن بزرگ مس و طلا هم در دگرگونی اکوسیستمی منطقه نقش ویرانگری بازی می کنند !! و حالا تبربدستان که بسیار عجول هستند و البته خجول نیستند ( چون پشتشان به جاهای دیگر گرم است !!) ، با خیال راحت می بُرند و می بَرند !!

 

نظرات 2 + ارسال نظر
نگین چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 22:00

سلام

سفر بودیم، نمیدونم روی دیوار کدوم شهر نوشته بود:
با مادر ِ زمین مهربان باشیم..

الان فکر میکنم آدم با زن پدر(!!) هم چنین رفتاری نمیکنه، چه برسه مادر!!

سلام
متاسفانه جامعه ی ما به جای عمل کردن پر است از این گونه شعارنویسی ها و دیگران را نصیحت کردن ها !! شهرداری تا خرخره در فساد اداری غرق شده است ، وضعیت شهر و شهروندی معلوم است به کجا می رود !؟!؟

نگین چهارشنبه 28 فروردین 1398 ساعت 22:02

مردی دو دختر داشت یکی را به یک کشاورز و دیگری را به یک کوزه گر شوهر داد. چندی بعد همسرش به او گفت : ای مرد سری به دخترانت بزن و احوال آنها را جویا شو.

مرد نیز اول به خانه کشاوز رفت و جویای احوال شد، دخترک گفت که زمین را شخم کرده و بذر پاشیده ایم اگر باران ببارد خیلی خوبست اما اگر نبارد بدبختیم.

مرد به خانه کوزه گر رفت، دخترک گفت کوزها را ساخته ایم و در آفتاب چیده ایم اگر باران ببارد بدبختیم و اگر نبارد خوبست.

مرد به خانه خود برگشت.. همسرش از اوضاع پرسید.. مرد گفت: چه باران بیاید و چه باران نیاید ما بدبختیم!!!

سلام
منافع شخصی بر مصالح عمومی پیشی گرفته است و هر کسی در هر رده ای که هست دارد خلاف می کند !! و بقول سعدی " باران که در لطافت طبعش خلاف نیست ... در باع لاله روید و در شوره زار خس " بارانی که می آید راه باشد می رود ، نباشد راهی برای خود می سازد و می رود !!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد