قرار بود مدارک شناسائی را وارد پیشخوان بیمه آینده ساز بکنم و در همین راستا رفته بودم توی کامپیوترم بگردم ببینم از عکس ها و مدارک اسکن شده چی دارم !! خلاصه اینکه از این کامپیوتر گردی چیزهای زیادی دیدم و خوش بحال شدم ... چند تا عکس هم کنار گذاشتم تا برای صاحبانشان بفرستم و یاد ایامی بشود ...
دو تا عکس هم دیدم !! انگارهمین دیروز بود که سرشان کلی سر و صدا راه انداخته بودم !! بهمین راحتی 6 سال از تاریخ عکس ها گذشته بود و هنوز که هنوزه (!) هیچ خبری از پیگیری ها و اقدامات نشد که نشد !! یکی از شیوه های مدیریتی جدید این است که صورت مسئله را پاک بکنند و از باقیمانده ها پرونده و سوابق فعالیتی برای خود درست بکنند !!
عکس ها را دوباره آوردم روی دسکتاپ و شاید فردا بفرستم برای روزنامه ی محلی و احیانا سایت سازمان ارث و میراث (!!)
قرار بود جریان تخریب پل تاریخی " ونیار " توسط خیلی ها بررسی بشود و خیلی زود به جواب برسد ولی انگار تخریب بناهای تاریخی کم هزینه تر از نگهداری و حفظ آنهاست !!
===
یک نرم افزار از بازار نصب کردم و تمام مدارک را اسکن کردم و فرستادم و خیلی هم خوب شد و صدالبته حرص و جوش هم خوردم !! چرا !؟ چون در نظام مدیریتی کشور ما سیستم وجود دارد ولی چون غیرکارشناسی می باشد به درد نمی خورد ( چون سیستم را دیگرانی کار می کنند که فقط نقش کسب درآمد برای خود را دارند و نه خدمت رسانی !! ) و وقتی آدم به اداره یا سازمانی مراجعه می کند با وجود انواع چارت های سازمانی و ... همان روال قاجار را باید ادامه بدهد !! تکریم ارباب رجوع در کشور ما دقیقا مثل این است که تمام خانه ها لوله کشی آب شده باشد ولی مردم بروند و از سر چشمه آب بیاورند !!!
یکی دو نفر هم زنگ زدند و از من راهنمائی خواستند و روالی که طی کرده بودم را به آنها هم یاد دادم و لابد خیلی خوشحال شدند که با کاربلدی مثل من دوست هستند !! فقط نشد که حرص و جوش را هم با آنها شریک بشوم !!
سلام
قبل از اینکه نوشته های زیر عکس رو بخونم، در عکس اولی گفتم چه پل قدیمی زیبایی!
و در عکس دوم دیدم نیست!!!
سلام

متاسفانه این قبیل کارها زیاد است ...