تبریز تودِی !!

صبح که برای خرید نان تازه از خانه زدم بیرون ، دیدم که دارد برف می آید !! خبر نداده بود و اتفاقا هواشناسی هم نیمه ابری زده بود و حتی بعد از برگشتن من از نانوایی که روی سرم دو سانتی برف نشسته بود هنوز روی حرفش بود و می گفت که هوا نیمه ابری است !!!

 

شاید برای همین بود که دار و دسته ی شهرداری هنوز بیرون نیامده بودند و کاری نداشتند که با همین 5 سانت برف (!!) شهر دارد تعطیل می شود ... و بعد تلویزیون هی برف و باران و سیل و آتش سوزی در آمریکا را نشان می دهد ... و حیف که یک درس با نمره ناپلئونی هم نمی گیرند این مسئولین شهری که فکری به این الطاف آسمانی کرده و کمی زودتر دست به کار بشوند !! حالا اگر به جای تبریز در اصفهان بودیم شاید می شد گفت که یک شهر مسطحی هست و برف روی زمین می ماند !! در تبریز چیزی بنام سطح صاف کم پیدا می شود و هفتاد درصد بارش ها تا شهردار و معاونین اش از خواب بیدار بشوند جاری شده و از شهر خارج می شوند !!

بعد از صبحانه نه در آژانس ماشین بود ( البته فرمودند که شهرداران بیدار شوند و خیابان ها را نمک پاشی بکنند و بعد !! ) اسنپ هم بیدار بود ولی در صحنه نبود و کسی به درخواست ما اوکی نداد !! و بالاخره امر آموزش لغو شد و بانو تماس گرفتند ( البته انگار شاگردشان قبل از ایشان زنگ زدند !! ) و کلاس را کنسل کردند !! من امروز یک کار واجب داشتم و باید بیرون می آمدم ( البته تا 12 شب می شد آن کار که واریز قسط بود را انجام داد !! و حتی در صورت ضرورت با اینترنت پرداخت کرد !! و حتی پرداخت نکرد !! ) این روزها بازپرداخت وام های چند صد میلیونی و میلیاردی با تاخیر چند ساله صورت می گیرد و آن وقت به قسط 200هزارتومانی بانو ، آنهم در زمان سررسید اقساط (!!!) دو اس ام اس به ایشان و یکی به من می زنند ( بعنوان ضامن !) و خط و نشان می کشند ...

خلاصه اینکه خلوتی شاهگلی در زمان بارش برف (!) و خود بارش برف (!) و گرفتن چند عکس برفی (!) و ایضا واریز اقساط (!!) بهانه ی من برای بیرون آمدن از خانه بود و البته شاید در عکس ها ببینید که می توانست دلیل دیگری هم داشته باشد ...

باقی مسیر را با مترو آمدم ... خیابان های شهر پر از ترافیکِ مرده بود !! و همه در بولوار پتروشیمی مانده بودند !!