امروز صبح صدای قارقار کلاغ ها محله را گذاشته بود روی سرشان ...
اولین چیزی که بیادم آمد فیلم کلاغ ها ( البته با نام پرندگان هم نشان داده بودند !) بود از " هیچکاک " که فکر کنم یکی دوبار آن را نشان داده بودند ، کمی بعد به یاد کارخانه افتادم که در این موقع از سال کلاغ ها می آمدند و روی درختان محوطه ماشین سازی می نشستند و تا آمدن بهار مهمان دائمی بودند و صبح ها که اتوبوس ها وارد کارخانه می شدند ، آنها هم دسته دسته پرواز می کردند تا بروند و به کار و زندگی شان برسند ...
سلام
نمیدونم چرا احساس کردم دلتون برای کار، یا لااقل برای محیط کارخونه و همکاران، تنگ شده ...
سلام
بهرحال جزئی از زندگی من بود ... آنهم نه جزء کوچک ، نصف عمر !!
یه عزیزی تو فامیل داریم وقتی کلاغها قار قار میکنن سه بار پشت سر هم تکرار میکنه: خوش خبر باشی، خوش خبر باشی، خوش خبر باشی ..
میگه اگه اینو نگیم کلاغ خبر بد میاره!!!!!!
به لطف رادیو و تلویزیون خبری نمانده که زحمتش را کلاغ بکشد ...
![](http://www.blogsky.com/images/smileys/101.png)