دیروز استراحتم کمی زیاده از حد شده بود و همسایه ی بالایی هم که مهمان داشت و نوه هایش مانند روبات های چشم بادامی یکسری حرکات را از زمان آمدن تا زمان خداحافظی تکرار می کنند که شامل : بالارفتن از تختخواب و پریدن روی زمین و دویدن به پذیرایی و بالا رفتن از مبل و پریدن به پائین و تکرار این حرکت ورزشی !! و برای همین خواب تا زمان رفتن آنها ممکن نبود ، هرچند برخلاف مادرم من اصلا مشکلی با سر و صدای بچه ها ندارم ولی توجیهی برای آرامش خانه نمی تواند باشد !!
خلاصه اینکه من بودم و کلی زمان برای تلف کردن و یک سیستم مناسب به نام اینترنت ؛ اتفاقی عکس در یکی از صفحه های " کتاب صورت !! " دیدم و بدون ویزا و اجازه رفتم به ژاپن ... آنقدر عکس و منظره و مطلب دیدم که حد نداشت ، حالا اینکه برداشت من چی بوده بماند برای بعد ... چند تا صفحه در مورد ژاپن بود که برخی شعرها و گزیده جملات بزرگان را به دو زبان فرانسه و انگلیسی نوشته بودند و بسی خوش بحال شدم از اینکه کمی زور زدم بالای جملات فرانسوی !! هوس کردم دوباره فرانسه را کار بکنم ، البته این بار با استاد !! ، یک نقشه ی راه هم کشیده ام برای زبان انگلیسی ...
از رهگذر ددر مجازی که به ژاپن داشتم کلی عکس ذخیره کردم که مناسب حال وبلاگ دو تصویر انتخاب کردم ...
قله زیبای فوجی
پائیز در ژاپن
سلام سلام
چف فکر خوبی ( یادگیری زبان خارجه منظورمست ها) بیایید با هم شروع کنیم، سالها قبل با سی دی های نصرت شروع کردم(انگلیسی البته) به سرانجام نرسید. تشویق کننده نبید خوو
سلام
چه خوب من با کاست های نصرت شروع کرده بیدم ...