دیروز روز خوبی بود ... هم اینکه سالروز تولد " عید مبعث " بود و روز انتخاب سرآمد انسان ها تا فردا کسی جر نزند که ما کور آمدیم و کور رفتیم و ندیدیم شمس الضحی چه بود و شق القمر کار که بود !؟!؟
هم اینکه ...
اول از همه اس ام اسی که همین حالا برایم رسید ؛ من هر روز یکی دو تا اس ام اس دریافت می کنم که هم جنبه ی کمک به مخابرات دارد ( عیالوار است و باید تامین معاش کارمندانش را بکند !! ) و هم اینکه برای خودم بسی خوب است ... یکی از آنها هر روز یک آیه است که برایم می رسد با تفسیر جداگانه ؛ از قصد و غرض انتخاب آیه و تفسیر که بگذریم (!!) گاه تلنگر خوبی است !! یکی دیگر معرفی سایت های مختلف برای اینکه پای اینترنت معطل نمانی و بدانی سایت های بدردبخور را چگونه پیدا بکنی ، مثلا آخرین معرفی سایت ، مربوط به سایت " سفارش کله پاچه " بود !!! این را نوشتم تا مریخی ها بدانند ما کدام علم را در کجای کهکشان بکار می بریم !!!
آیه آمده است که " ای ایمان آورندگان ، زمین من گسترده و بزرگ است ( اگر احیانا جایی برای عبادت شما مشکل پیش آوردند مهاجرت کنید به جایی که مشکلی برای عبادت نداشته باشید ) و مرا پرستش کنید " بعد آدم مقایسه می کند با دلایل فرار مغزها و مهاجرت ها و می بیند بقول برخی رفقا ، خو ...
دوشنبه ساعت 9 شب خوابیدم ، هر از گاهی موبایل سر و صدا می کرد و آمدن اس ام اس یا حضور مبارکی در وایبر را اعلام می کرد ولی آدم اگر به سن بالای 40 در مجردی برسد می داند که خواب شیرین تر از یار است !! فکر کنید وقتی آدم 20 ساله است به این نتیجه می رسد که " آنا-دان ، آتا-دان ، یار شیرین اولار ... " ( دارالترجمه در کامنتدانی !!!! ) تا شش ساعت خواب را تخته گاز رفتم و مابقی را مثل قطار ایستگاه به ایستگاه می رفتم تا اینکه رسیدم به ایستگاه صبح !! صبح می توانستم بروم سرکار ولی ترجیح دادم از نعمت روز تعطیل استفاده بکنم !!
فوتورافچی زنگ زده بود که یکی دو ساعتی برویم اطراف دور-ددری بزنیم ، ولی قبول نکردم و باتفاق هم رفتیم بازار و یکی از دوستان را دیدیم ... بعد از هم جدا شدیم تا برود و دخترش را ببیند و از قرار معلوم بعدش با عیالات متحده رفته بودند ناهار ، من بعد از 30 سال تجربه ، فرق پیشنهاد ددر تفریحی با پیشنهاد ددر دلتنگی را می فهمم ، قرص رفع دلتنگی نیستم که ... !!!
بعد رفتم و چند نفر دیگر را هم دیدم و صله رحم را در حد دوستان بجا آورده و به خانه برگشتم ، قرار بود شب برویم نی نی دیدنی !! برای همین دو ساعت زودتر از قرار رفتم بیرون و تمام حس شریف خریدم را ریختم سر دو مغازه که روبروی هم بودند و بنده خداها کف کردند از زیارت مشتری خاصی که من باشم و نحوه ی خریدی که من می کردم ...
بعد با دوستی رفتیم خانه دوستمان و دوستان دیگرمان هم آمدند و ساعاتی به خوشی و خنده گذشت ، شکر خدا هنوز زیادی بزرگ نشده ام و دلخوشی بچه ها بازی کردن و به سر و کول من پریدن است !!!!
دادو همه نوشته به کنار این یه قسمت به کنار.. به خدا آخرشیییییی
"آدم اگر به سن بالای 40 در مجردی برسد می داند که خواب شیرین تر از یار است !!"