یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

پریشان نوشت ...


از هر دست بدهی از همان دست می گیری !! یا از هر دست بگیری از همان دست می دهی !! مثل همین جریانات کشور دوست و فامیل مان " مصر " !! حکومت را از مبارک گرفتند و در میدان هلهله و شادی کردند ، حالا حکومت را دوباره ارتش نامبارک از آنها گرفت و باز میدان شلوغ است !! و البته عده ای هلهله می کنند !!!!

 

===


" سُنت " چیز خوبی است ، یعنی نشانه مداومت در یک امر است ولی " سنت شکنی " بمراتب از آن لذت بخش تر است ...

من دو سال بود که افطاری رفتن را کنار گذاشته بودم و خیلی هم خوش می گذشت و تازه داشتم آنرا برای خودم به یک سنت حسنه تبدیل می کردم که دیروز برای افطاری رفتم خانه ی دوستم !! لذا سنت تازه پا را شکسته و راهی شدم ... خیلی زور زدم که کم بخورم ولی با اینحال بازهم زیاده شد !! ( تازه از هر کدام باندازه ی ناخنک زدنی خوردم !! ) ، همسایه ی آنها هم برایشان شله زرد آورده بود و امتحان کردم خیلی خوشمزه بود !! ( اصولا غذا باید از نظر کیفی آنقدر خوب باشد که آدم جرات بکند زنگ همسایه را بزند !! ) شب حوالی ساعت 2 به خانه رسیدم !! تا ببینم دور و بر دنیا چه خبر است وقت سحری شده بود !!! سحری را هم مادر روی اوپن آشپزخانه آماده گذاشته بود ، بدون توجه به مسایل سر سفره ی افطار سحری را با اشتهای کامل خوردم و تا ساعت 6/30 که وقت رفتن به کارخانه باشد اصلا نتوانستم بخوابم !!!! القصه امروز در کارخانه چشمانم باز نمی شدند ... 5 سطر نوشتم تا دلیل پاگرفتن " سنت " حسنه ی " افطاری نرفتن " معلوم آید !!


===


پسر دوستم ( 3 ساله ! ) ، خیلی نمازخوان از آب درآمده است ، و از قرار معلوم باید تلویزیون روشن باشد و همراه با اذان زاهدان نماز خواندن در جلوی تلویزیون را شروع میکند تا آفتاب از ارومیه برود بیرون !!!! البته داستان به همبن جا ختم نمی شود !! هر وقت در تلویزیون آخوند یا مسجد می بیند ، سریع می رود روی سجاده اش دراز می کشد !! البته فعلا سجده هایش بصورت دراز کش است !! دوست دیگرم می گوید : " این بچه از اون بابا !!؟ " می گویم : " از قدیم می گفتند بچه شلوغ بزرگ که بشود آرام می شود ، با این حساب این وقتی بزرگ بشود مسجد آتش خواهد زد !!! "


===


هیچی بدتر از این نیست که یکی بفهمد تاریخ مصرف اش گذشته است !! هی خودش را به آنش می زند تا بلکه کاری بکند ... ولی نمی شود !! 


فرق یکی با آدم اینجا معلوم می شود !!


===


امروز همکاری به من می گوید : " می بینی چقدر هوا خنک شده است !!؟؟ " می گویم : " آره ... شب واقعا خنک بود !! " می گوید : " بخاطر آمدن دکتر روحانی بر سر کار است !! " مردم به دری وری گویی افتاده اند !!! می گویم : " با این حساب کلیدش در قفل هواشناسی کار کرده ، خدا بکند به قفل اقتصاد و مسکن و ... هم بخورد !!! "


نظرات 1 + ارسال نظر
یک دوست شنبه 12 مرداد 1392 ساعت 20:06 http://yekdoost.blogsky.com

با شما در این مورد موافقم.مردم به دری وری گفتن افتادن.دیروز یکی می‌گفت زمان خاتمی بهتر بود چون روزه داری و طول روزها اون موقع کوتاهتر بود.ولی الان چی؟حدود 17 ساعت روزه میگیرم.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد