یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شهری پر از دلخوشی ها !!!

 

برای یکی دو قلم سفارش از من قیمت خواسته بودند !! من هم آنقدر آشنا دارم که معلوم نیست !! یعنی از یکی از دوستان قیمت پرسیده ام و در حالیکه در پیش دوست دیگری نشسته ام (!!) زنگ زده و از او قیمت می پرسید تا به من بگوید !!؟؟

  

 

یک دوستی داشتیم که از یک جبهه ی زندگی بدجوری برد و بالا رفت و سرش را به آسمان رسانید ولی از طرف های دیگر زندگی خیلی چیزها را باخت که برخی از آنها اصلا قابل جبران نبودند !!! آن دوستمان شعاری داشت و می گفت که سر برای کلاه گذاشتن زیاد است و لازم نیست آدم برای اینکه دوبار کلاه سر یکی بگذارد زحمت بکشد !! و انصافا کلاه هایی که می گذاشت هر کدام ارزش چند کلاه را داشت !!

 

خلاصه اینکه تلفنی به دوستی زنگ زده و قیمت پرسیدم و گفت : " تا جائیکه می دانم ، دانه ای 2500 تومان باید باشد ، ولی پرس و جو می کنم و برایت می فرستم !! " از یکی دیگر پرسیدم و چون به تعداد زیاد می خواستم 2000 قیمت داد و البته یک قسمی هم خورد که 100 تومان در هر کدام برای خودش می ماند !! و بعد سراغ دوست دیگری رفتم و او ابتدا همان قیمت 2500 را داد !! در حالیکه سفارش کار دیگری به او می دادم و مشغول بود ، رفتم مغازه ی بغل دستی اش و قیمت پرسیدم و 1800 گفت و او هم قسم خورد که 50 تومان هم در هر عدد برای او می ماند !! بعد رفتم سراغ یک مغازه دار دیگر که آدم واقعا قیافه مثبتی بود !! دو سه قلم سفارش را قیمت کردم و او داشت روی کاغذ برای من آنالیزش را هم می نوشت (!!) و قیمت داد 1500 و گفت که در هر کدام 100 تومان هم برای من می ماند !!! البته این یکی دیگر قسم نخورد ... برای بقیه هم قیمت گرفتم که در هر عدد حداقل 50% با بقیه ی قیمت هایی که گرفته بودم فرق داشتند !! برای نمونه باید بگویم در یک فقره با تعداد 5000 عدد تفاوت این قیمت ها می تواند نفع سرسام آوری داشته باشد !! پنج میلیون تومان فرق !!


پیش دوستم برگشتم که داشت دو فقره کتاب  برایم کپی می کرد ... داستان کتاب در کشور هم مقوله ی جالبی می باشد !! با این مدل کشورداری می شود در هر سال  چند میلیون شغل کاذب درست کرد !!!! خلاصه اینکه وسط کار رفت  تا برایم من قیمت بگیرد و خبر نداشت که خودم قیمت گرفته ام و گفت : " کف قیمت برای تو می شود 1800 تومان ، البته در این وسط یک 50 تومانی هم برای من می ماند !! " با خودم فکر کردم که آن مغازه دار برای من قیمت داد و قسم خورد که 50 تومان در هر کدام برایش می ماند (!) حالا همان قیمت را به دوستم گفته و علاوه بر 50 تومانی که برای خودش می ماند ، 50 تومان هم برای دوستم می ماند !!!

 

آدم همان مغازه ی اول سرش کلاه برود از این بهتر است که چند مغازه بگردد و در این کلاف سردرگم (!) سرسام بگیرد ...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد