کارل گوستاو یونگ (روانشناس شهیر سوئیسی) می گوید که انسان ها بر دو نوع اخلاق رفتار می کنند: اخلاق بردگی و اخلاق اربابی.
اخلاق بردگی یعنی همین چیزی که 90 درصد مردم بهش معتقدند؛ اخلاقی که میگوید در مهمانیها و جمع فامیل لبخند بزن، اگر عصبانی میشوی، خوددار باش و فریاد نزن، وقتی دخترعمویت بچه دار میشود برایش کادو ببر، وقتی دوستت ازدواج میکند بهش تبریک بگو، وقتی از همکارت خوشت نمیآید، این را مستقیم بهش حالی نکن، برای این که دوستت، همسرت، برادرت ناراحت نشوند خودت را، عقاید و احساساتت را سانسور کن، برای به دست آوردن تأیید و تحسین اطرافیان، لباسی را که دوست داری نپوش، اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار، فداکار، مهربان، صبور، متعهد، خوش برخورد و خلاصه، همرنگ و همراه و هم مسلک جماعت باش...
اما اخلاق اربابی، کاملا متفاوت است. افرادی که به اخلاق اربابی پایبندند، از نظر روانشناسی، آدمهایی هستند که به بالاترین حد از بلوغ روانی رسیده اند و قوانین اخلاقی را نه از روی ترس از خدا و جهنم و قانون و پلیس و همسر و پدر و مادر و نه به طمع پاداش و تشویق و تنبیه اجتماعی، که برمبنای وجدان خودشان تعریف میکنند. البته وجدان شخصی این افراد، مستقل، بالغ، صادق و سالم است، اهل ماست مالی و لاپوشانی نیست، صریح و بی پرده است و با هیچکس، حتی خودش تعارف ندارد. بزرگترین معیار خالقان اخلاق اربابی برای اعمال و رفتارشان، رسیدن به آرامش و رضایت درونی است. اخلاق اربابی مرزهای وسیع و قابل انعطافی دارد و هرگز خشک و متعصب نیست.
برای تودههایی که مقید و مأخوذ به اخلاق بردگی هستند، اخلاق اربابی، گاه زیبا و تحسین برانگیز، گاهی گناه آلود و فاسد و در اکثر مواقع گنگ و نامفهوم است.
یونگ میگوید افرادی که به اخلاق اربابی رسیده اند تاوان این بلوغ را با تنهایی و طرد شدگی پس میدهند. آنها به رضایت درونی میرسند ولی همیشه برای اطرفیانشان، دور از دسترس و غیرقابل درک باقی میمانند.
دادو خان این جناب یونگ ی راهکاری در نظر نگرفتن
من نشونه های از اربابی رو در خودم می بینم
خب ... مثل یک ارباب از زندگیت لذت ببر !!
پس با این حال باید برم دنبال استخدام خدمتکار
ارباب که کار نمی کنه
نظرات رو هم میگم اون بنویسه
بهترین ارباب اربابی ست که زیر دست نداشته باشد !!! رعیت قاتل اعصاب و مال و جان ارباب است !!
نظر دادن که کار نیست ... تفریح است !!
سلام سلام
" اگر لذتی برخلاف شرع و عرف و قوانین جامعه بشری است آن را در وجودت بُکُش و به خاک بسپار"
شخصا موکدا و شدیدا و مصرا می خواهم به این جمله عمل کنم
منتهی هنووووووز برده کاملی نشدم گویا
البته عکس آن هم مصداق دارد ، بسته به سوی حرکتی فرهنگ جامعه دارد ... اگر تا حالا نکشته اید نگران نباشید چون با این وضعیت جامعه احتمالا در صدد تقویت برآیید !!
دستتون درد نکنه اسم اخلاقمو پیدا کردم!!
اینه هیچ کس به تنهایی جرات گفتن چیزی به بنده رو نداره!
پس عین من بازم هست خوشحالم تنها نیستم!!
البته تقسیم بندی جدیدی هم لازمه! مثلا ویژگیهایی مانند لجبازی با خود و دیگران و بی بند و باری؛ بی انضباطی و عدم احترام به شخصیت دیگران ؛عدم رعایت قانون و کم تحرکی و فحاشی و ناسزا گوییها که امروزه در میان جامعه بسیار میبینیم به نظر شما چگونه و تحت چه نامی تقسیم میشوند؟
وقتی زیاد دیده می شود پس جزو فرهنگ عمومی شده است !!