آبان بی یادداشت !!

آبان دوست ندارد چیزی در آن ثبت شود ... چون هیچ همکاری مثبتی نمی کند !! حرفهایم بصورت نت برداشته شده اند ولی فرصت نوشتن نیافته اند !! هر از گاهی عکسی می گیرم که برای بیان منظورم از آن استفاده بکنم ولی آنها هم توی موبایلم ماندند و حالا که داشتم عکس های موبایل را توی کامپیوتر خالی می کردم !! یک جورایی دلشکسته رفتند توی آرشیو !!

چیز تازه ای در اتفاقات آبان نداشتیم !! و هیچ جهش فرهنگی هم نداشتیم !! و هیچ تکان مثبتی هم نداشتیم !!ولی دیدن و یادگرفتن مثل نفس کشیدن است ؛ تکراری ولی زندگی ساز !!

دیروز عصر خانه مادرم بودیم و شبکه نمایش یک فیلم ژاپنی نشان می داد از نوع سامورائی با سرعت نور !! یادش بخیر فیلم های سامورائی قدیم یک سری حرکت های خطی و ساده بودند و سرعت چیزی بود که ما نمی دیدیم ... سرتاپای فیلم ها محتوا بود !! حالا فیلم ها تبدیل به فرم شده اند و حتی می خواهند سرعت نور را هم نشان بدهند و بیننده با هر کلاس فهمی که دارد باید در میانشان دنبال محتوا بگردد !!! البته اگر ظواهر هالیوودی فیلم ها اجازه بدهند !؟!؟ من که خیلی لذت بردم !! چیزی که دیگران نپسندند شاید همان چیزی باشد که به مذاق من خوش بیاید !!

یک دانشجوی روانشناسی دنبال یک آدم بیکار می گشت تا یک فرم با 400 سوال را پر بکند !! هل داده بودند طرف من !! گفتم : " من وقت دارم و اتفاقا جواب دادن به سوال را خوب بلدم ولی تو بهتر است بروی از افرادی استفاده بکنی که مشت نمونه خروار هستند !! من درست است که توی خروار هستم ولی توی مشت که بردارند ، بیشتر بصورت نخاله دیده می شوم !! " سرش را به علامت تایید تکان داد ولی مطمئنم که همه اش را نگرفت ؛ چون یکبار دیگر هم اصرار کرد !!!!