یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

شاید ددر آخر سال 91 ...

امروز برای صبحانه دعوت بودیم خانه فوتورافچی ... قرار هم بر خوردن زینگ بود !! زینگ بعبارتی همان پاچه گاو است و یک کلاس بالاتر از کله پاچه که گوسفندی است تشریف دارد ... اصولا برای جامعه فرهیخته و ورزشی و رژیمی صبحانه ی خوبی نیست !!!

یکی از دوستان قرار بود صبح بیاید دنبال من تا با هم برویم ، اول صبحی برایاینکه دست خالی نرفته باشیم یک دوری زدیم و سر کوچه ی ما یک باقلوایی هست و درش نیمه باز بود ، رفتم تو تا ببینم هستند یا نه که از شانسم در حال تهیه باقلوا بودند و تماشای تهیه باقلوای سنتی خودش عالمی دارد ، هر چند ما عجله داشتیم و باقلوا گرفته و راهی شدیم ... سر راه کلی در مورد زیتون و حواشی آن افاضات فرمودم که سر پیچ ها و داخل زیرگذرها هدر شدند رفتند پی کارشان ، این دوستم با خود قرار می گذاشت تا برای دفعات بعدی حتما یک سوند رکوردر خوب تهیه بکند تا جملات حکیمانه و غالبا طنز بنده هدر نرود !! می بینید که مردم قدر دوستشان را می دانند ، البته یکی هم پیدا بشود برای شوهر دادن این دوست آستین بالا بز ند جای دوری نمی رود !!!

در جمع صبحانه یکی از دوستان هم با خانواده حضور داشتند که در این اواخر از دوستان ددر و گرمابه و گلستان بود و بدلیل اینکه خودش را درگیر فست فود فروشی کرده است شدیدا دوران غیبت اش را سپری می کند و در این دو هفته ای که گذشته اولین باری بود که رویت می شد ، البته برای عرض سلام به ایشان و پیتزاهایشان هر از گاهی مزاحم می شدیم !! خلاصه اینکه برنامه پرباری بود و بعد از صبحانه با اینکه قرار بود من به خانه برگردم قرار شد برای تنفس یک دوری بزنیم !! دوستانمان از ما جدا شدند تا کارهایشان را ردیف کرده سر کسب و کارشان بروند و ما کمی دورمان رابزرگتر برداشتیم و رفتیم جلفا برای هواخوری !!!

یکی دو ساعتی در بازار جلفا بودیم و خرید می کردیم ... البته مجردها بیشتر توی مود خرید بودند و متاهلین در مود دور زدن !! خانم ها از دید زدن اجناس لذت می برند و آقایان از نخریدن انتخاب های خانم هایشان !! و رونق کار بازار در این گردش های پی در پی و تام و جری گونه است !! ست وسایل آشپزخانه خریده ام فقط بخاطر رنگش !!



دو سه فقره من خرید کردم و بعد هم که آمدیم پای ماشین و ناهار را در جلفا خوردیم و متاسفانه غذاخوری محبوبم بعلت کثرت مسافر و تقاضا کیفیت غذاهایش را در حد تیم ملی پائین آورده بود !! منهم اینجا یک تبلیغ بکنم که اگر گذرتان از جلفا افتاد برای غذا بروید " رستوران مگا " ، رستوران حاج علی خرم قاتی کرده !!! ( غذای بد تبلیغ بد بهمراه دارد !! )

تنفس خوبی بود و دور زدن خاطره انگیزی شد ...


نظرات 6 + ارسال نظر
نگار شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 00:28 http://heavenward.persianblog.ir

از ددر هاتون بنویسید و دل ما رو آب کنید ولی جدی یکی از بهترین بخش های وبلاگتون همین وصف الددر هاست که به فرمایش شما، نصف الددر به حساب میاد

این ظرف ها هم خیلی خوشرنگ و زیبا هستن

شما آیکون چشمک می گذارید ولی انگار بعضی ها واقعا چشم می زنند ، امسال سه ماهه زمستان افت شدید در برنامه های ددری داشتیم
حیف در وصف الددر فقط استخوان بندی ددرها ذکر می شود و خیلی از حرفها ذکر نمی شود ( غالبا بیاد نمی ایند ! )

همطاف یلنیز شنبه 26 اسفند 1391 ساعت 11:33 http://fazeinali.blogfa.com/

سلام
اینم رنگه که انتخاب کردین! ییییشش رنگهای گرم مثل قرمز خوشرنگ نارنجی گلبهی زرددرخشان همگی بهترترند از این رنگ
.
.
چارقد من کو؟

مجردها اصولا ماورای بنفش حال می کنند !!

آترا یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 14:44


دادو جهاز می خری ها

آشنا داشتیم از تبصره تجدید جهیزیه وام جور کرده ام !! جهیزیه قبلی ام دمده شده بود !!!

افسانه یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 15:33

قشنگن انتخابای خوبی دارین ایشالا بعد عید شاهد یک انتخاب بزرگ باشیم !!

منظورتان انتخابات ریاست جمهوری است !!

آترا یکشنبه 27 اسفند 1391 ساعت 18:26

دمده ها رو بفرستید این ور داره دوماد جور میشه

دامادی که بعد از جور شدن جهیزیه جور بشود بدرد لباس و ظرف شستن می خورد !!

khatere hastam سه‌شنبه 2 اردیبهشت 1393 ساعت 20:16

کمتر مردی رو دیدم که به خرید علاقمند باشه هر چه بیشتر میخونمتون برام جالب تر میشه ...یه مرد با عشق زیاد به خرید

در ضمن ظروفی که خریدید رنگشون فوق العادهههههه بودننننننن

من کلا برای خرید و تماشای مراکز خرید نظریات خاص دارم ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد