زیرسازی فرهنگی !!

امروز عصر قرار بود برویم خانه ی برادر بزرگ ... عموزاده ها هر روز سراغ نورا را می گیرند و ما هم برای عید دیدنی نرفته بودیم !! از طریق اسنپ ماشین گرفتم و کمی بعد یکی آمد !!

قبول کردن تغییر در ابتدا ، برای خیلی مسائل (!) ، با مقاومت همراه است ... این مقاومت ممکن است از ناحیه کسانی باشد که طبق عادت و درآمدی که داشته اند صورت بگیرد ؛ مثل راننده های تاکسی و آژانسهای تلفنی !! و یا کسانی که حتی در صورت مفید بودن بخاطر اینکه روال عادتی شان تغییر می کند ، صورت بگیرد !! ولی بهرحال باید تغییر از ناحیه ای صورت بگیرد و طبیعی ست که این تغییر اگر به روز بوده باشد با دانسته های روزمره ی عمومی همخوانی نخواهد داشت و چه بسا مقاومت های قومی ، بومی و فرهنگی هم به آن اضافه بشود !! اسنپ ازاین بلایا مصون نبود !!

اسنپ بخاطر گستردگی و سیستمی که دارد و معلوم است که یک سیستم بالادستی می باشد (!) نه تنها در جهت راحتی مشتری ها گام برمی دارد بلکه با سیستم بازخوردی که دارد و اهمیتی که به صدای مشتری می دهد (!) راننده ها را نیز به رعایت مسایل رانندگی و نیز قوانین شهروندی ملزم می کند !! هرچند هنوز خیلی ها هستند که بخاطر نیاز مادی با اسنپ همکاری می کنند و تا حدی که بتوانند مقاومت می کنند ولی اگر مشتری ها بخواهند و همکاری نمایند و برای هر سفر امتیاز مناسب داده و مزایا و معایب را گوشزد بکنند ، مطمئنا این مقاومت ها در جهت بهبود شکسته خواهند شد وگرنه تبدیل به یک لایه ی سخت شده و به بیراهه کشیده خواهد شد !! اغلب راننده ها یک مقاومت شخصیتی دارند و انگار کار کردن با نقشه را با شخصیت همه چیز دان خود متناسب نمی دانند و برای همین خرده مشکلاتی پیش می آورند که با ایده آل های یک رانندگی خوب و اخذ خدمات شهروندی سازگار نیست !!

شب موقع بازگشت دوباره از اسنپ ماشین گرفتم !! سرویس هایی که ازاسنپ می گیرم قیمت های متفاوتی دارند و همه اش هم برای به صرفه بودن نیست (!؟) مثلا چند روز پیش اسنپ برای مسیر خانه ی مادرم تا خانه ی ما را 11000 برآورد کرد و چون ماشین نبود ، به آژانس سر کوچه زنگ زدم و همان مسیر را با 8000 آمدیم !! گاهی هم همین مسیر را با 6500 و 7000 هم رفت و آمد کرده ایم !! ولی دوست دارم بقدر توان در این زیرسازی شهری سهیم بوده باشم !! بانو و نورا عقب نشسته بودند و من جلو نشسته بودم ؛ موبایل باز بود و راننده با اینکه تاکسی بود (!) با کمک نقشه ی اسنپ رانندگی می کرد که بنظر من یک امتیاز خوب می باشد و من هراز گاهی به صفحه ی مونیتورش نگاه می کردم و می یدم که علاوه بر نقشه کمک های دیگری هم برای راننده می کند !! مثلا در یک پیچ نسبتا تند که من عادت دارم به راننده های نابلد به مسیر تذکر بدهم که سرعتشان را کم بکنند (!) دیدم که در گوشه مونیتور تابلوی 30 را آورد و سرعتی که روی مونیتور بود را قرمز کرد و راننده متوجه شد و سرعتش را قبل از اینکه من تذکر بدهم کم کرد و من چقدر خوشبحال شدم از این موردی که دیدم !!

و کاش راننده ها این موارد را رعایت کنند تا شاهد یک تغییر اساسی در رانندگی های عمومی و شهری باشیم و شاید روزی هم در جاده ها این اتفاقات بیافتد که محال نیست ولی متولی آگاه می طلبد !!