یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

بلایای انسانی !!

 

ما عموما مردم ظاهر بینی هستیم و کاری با واقعیتها نداریم و همیشه دوست داریم واقعیت ها را به درصدهای کوچکتر تبدیل کرده و با انداختن آن به گردن دیگران (!) همچنان پاک و منزه بمانیم !!

 

  

در خبرها منتشر شد که در مراسم خاکسپاری و وداع بااستاد مشایخی (!) برخی ها از فرصت پیش آمده استفاده کرده و کیف و موبایل برخی از حضار را قاپیده اند !! و ازاین عمل بد , اعلام انزجار نموده بودند ؛ البته دقیق ننوشته بودند از دزدان یا از عملی بنام دزدی ؛ چون اینها هرچند در یک عمل باهم تعریف می شوند ولی گاه با یک برداشت در یک تعریف جا نمی شوند !!! حالا کاری ندارم که برخی از بازیگران و هنرپیشگان به تبع شغل و حرفه ای که دارند ، طوری رفتار می کنند که به چشم بیایند و طبیعی ست که آنکه به کاهدان می زند ؛ دزد ناشی است (!) و دزد کاربلد می داند کجا کمین بکند و از کجا بیشترین بهره را ببرد (!!) و البته که آنها مصداق بارزی از شاه دزد بودند و در نوع خود قابل تقدیر !!!

 

یک کلیپی هم دیدم که کمک خلبان را با سر بانداژ شده به مصاحبه گرفته بودند و احتمالا مردمی که منتظر کمک بودند و حوصله ی صبرشان سر آمده بود ، به خلبان و کمکی اش حمله کرده بودند که برخی ها همین امر را هم بنوعی حق مردم تلقی می کنند !! و از انعکاس آنها خودداری می کنند ولی واقعیت این است که در جامعه ی ما هر بدرفتاری و ناهنجاری که بتواند سر سوزنی دولت و حکومت را زیر سوال ببرد ، خوب دیده شده و یا بنمایش گذارده می شود و این غیرواقع بینی شاید در کوتاه مدت خوب بوده باشد ولی متاسفانه در درازمدت تبدیل به فرهنگ بدی می شود که امروزه کم کم نهادینه شدنش را مشاهده می کنیم !! و ایراد فضای مجازی همین است و اگر صدایش بیش از چند روز گوشها را کر نمی کند برای همین است و اگر امروز می بینیم که دیگر خبری در فضای مجازی منتشر نمی شود بخاطر این است که آنها بیش از چند روز برای رسیدن به مقاصد خود فرصت نداشتند !!


ولی بغیر از آن در دنیای واقعی چطور !؟

 

در زلزله ی بم ، دوستم انباردار بود و شبانه آمده بودند و با سنگ زده بودند و جمجمه اش را شکسته بودند و در حالیکه غرق در خون بود (!!) انبار را تخلیه کرده و برده بودند و شاید شانس با او یار بود که آن دیگر دوستم سر رسیده بود و جنازه ی نیمه جانش را به بیمارستان صحرائی اوکراینی ها برده بود و او را نجات داده بود ... در همین زلزله ی ورزقان هم مردم روستاهای سر راه ، جلوی تریلی را گرفته بودند و راننده را چنان زده بودند که ضربه ی مغزی شده بود و محموله را غارت کرده بودند !!


و مثل همه جای دنیا (!) وقتی اتفاق عمومی رخ می دهد ، اول از همه باید نیروی انتظامی و اگر وسعت حادثه بزرگ باشد (!) باید ارتش وارد منطقه شده و امنیت را بعهده بگیرد و بعد از آن نیروهای امدادی و پشتیبانی حق ورود پیدا می کنندو اگر چنین نباشد ، کسانی هستند که سریعا خود را به محل حادثه می رسانند و کارهایی می کنند که عقل بشر معمولی از فکر کردن به آن عاجز می باشد و سعی در تجزیه و تحلیل آن به جائی نمی رسد !! در زلزله ی بم قیمت کاور هلال احمر به دویست هزار تومان رسیده بود !!!! و در زلزله ی ورزقان در همان روز اول 120 نفر را که با کاور هلال احمر در منطقه حضور داشتند و عضو هلال احمر نبودند را بازداشت کرده بودند !!!! البته در طوفان کاترینا که در آمریکا رخ داده بود ، به ارتش برای جلوگیری از ورود افرادی که به قصد غارت در شهر اقدام می کردند ، اجازه تیر داده بودند !! رفتار ژاپنی ها یک استثناء بود و نمی تواند در هیچ کجای جهان به آن ارجاع داد !!

 

کارهای خوب و بد در موازات اتفاقات بزرگ رخ می دهد (!) ولی تلویزیون های مغرض همیشه سعی می کنند ویترین خوشگلی از برنامه ها داشته باشند و بنوعی در اتفاقات بعدی در بروز ناهنجاری ها مقصر می باشند !! تلویزیون باید در طول سال برنامه هایی داشته باشد تا آموزش های پایه ای بدهد !! باید ناهنجاری ها را بدون توجه به برداشت های مغرضانه در قالب مستند و گزارش نمایش بدهد تا مردم بدانند و آگاه بشوند !! باید اطلاع رسای ها بصورت شفاف باشد تا همه در جریان قرار بگیرند !! حفظ ظاهر تا حدودی خوب است ولی بیش از حد بودن آن اصلا خوب نیست ... چرا نباید تلویزیون در یک برنامه ی ویژه چهره و حرفهای آن 120 نفر که با لباس و کاور هلال احمر در ورزقان بودند را نشان نداد !! چرا تلویزیون آن افرادی که با کاور اورژانس و دکتر به غارت طلاجات زنان و دختران بم اقدام کرده بودند و اتفاقا دستگیر هم شده بودند را نشان نداد !! در زلزله ی بم یک روستایی در نزدیکی بم بود که قبل از نیروی انتظامی خودشان را به بم رسانده بودند و متولیان ستاد بحران باید از آنها کمی درس واکنش سریع بودن یاد می گرفتند !!

 

و کاش جناب وزیر و مسئولین ستاد بحران و حتی هلال احمر (!) در روزهای دیگر سال ، بغیر از بازدید های بی ثمر که غالبا برای تبلیغات دوره ی بعد خودشان می باشد (!) ،  نسبت به برآورد و بررسی امکانات و توانائی های عملیاتی هر شهر و روستا (!) در مواجهه با این قبیل اتفاقات اقدام نمایند ... مردم حق دارند بدبین باشند چرا که بعد از چندین سال که از تاسیس شوراهای شهر و روستا گذشته است یک صندوق ویژه برای بررسی و نظر مردم در مورد شوراهای شهر و روستا درنظر گرفته نشده است تا ببینند میزان رضایت مردم زااین باصطلاح نمایندگان چقدر است !؟ و اگر مردم به هشدار آنها توجه نمی کنند چه دلیلی دارد !؟ متاسفانه شوراها هم همانگونه عمل می کنند که نمایندگان مجلس !؟ و همانگونه که دولتمردها !؟ و متولیان دیگر نهادهای بظاهر غیررسمی !؟

 

نظرات 1 + ارسال نظر
الهام سه‌شنبه 20 فروردین 1398 ساعت 20:55 http://marzhayemoshtarak.blogfa.com

معیار پیدا کردن از سخت ترین و ضروری ترین کارهای دنیاست. مثل معیار اینکه محدوده ی حفظ ظاهر و امنیت و آرامش تا کجاست و محدوده ی آگاه سازی و مطالبه گری در عدالت و آسیب شناسیِ رفتارهای غلط چه کم و کیفی دارد و تا کجا باید باشد. معلوم نیست تا کجا باید آزمون و خطا و افراط و تفریط شود تا بالاخره راه میانه پیدا شود!

سلام
دقیقا ...
متاسفانه نگاه یک سویه باعث شد تا زمان زیادی در راه این آزمون و خطاهای افراطی و تفریط هدر برود ... هرچند فشارهای مغرضانه هم تاثیر زیادی دارند و چند چهره بودن برخی مدیریت ها مزید بر اشتباه می گردد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد