یادداشت های دادو
یادداشت های دادو

یادداشت های دادو

دیرنوشت ...

 

دیروز اربعین بود و اینجا هم مثل خیلی جاهای دیگر بسته بود ...

   

البته خودم فعالیت داشتم شدید ... بدلیل اینکه روزمره گی باعث می شود تا مقدار زیادی از دلخوشی و کارهای تفننی و نیمه واجب در انبار ذهن تلنبار بشود برای همین روزتعطیل یعنی زمانی برای رسیدگی به اوضاع پناهندگان ، در راه ماندگاه و این قبیل امور متروک اعلام شده و ... شاید برخی ها در مواجهه با این نوع کارهای عقب مانده به این نتیجه رسیده باشند که کمی بدشانسی اینها را به قسمت امور متروک راهنمایی کرده است و آنقدر خوب و ضروری بودند که می شد مرخصی گرفت و کا ردولت را لنگ گذاشت و به اینها رسیدگی کرد !!

 

ولی بدلایلی که بهترین آن بهانه دست دولت ندادن است (!) ما هر روز سر ساعت ؛ و حتی کمی زودتر ، سر کار حاضر شده و با قوقولی قوقوی مشهورمان ، استارت کار را می زنیم و تولید می کنیم و حمایت می کنیم از وزارت صنایعی که اهدافش اقتصادی است و وزارت اقتصادی که اهدافش نظامی است و وزارت دفاعی که اهدافش فرهنگی است و وزارت فرهنگی که اهدافش صیاثی است و کلاف سردرگمی که همیشه بهانه اش دولت قبلی است !! و ناخدایی که باید با صداقت تمام و با یک خنده ی رفرمیستی (!) باید دروغ بگوید !!!! از قدیم گفته اند " صیاثت آش کشک خاله است ... !! "

 

از طریق تی وی ، مقداری همپا و همدل شدیم با زائران اربعین ... صحنه های خاص و تکرار ناپذیری که هر سال تکرار می شوند و برای دوستان یک عالمه حظ و برای دشمنان کلی حرف درست می کند !!


دقت کرده اید روزهای خاص مانند عاشورا ، اربعین و حتی نوروز و این قبیل روزها ، تا ظهر یک حال و هوای عجیبی در مردم هست و بعد انگار شارژشان تمام می شود و خسته  می شوند و شروع می کنند کارهای صبحشان را نشخوار می کنند ، و البته این بار از منظر دیگری !!!

 

پیام هایی که از طریق تلگرام می آمد ...

راننده ای که دل درد داشت ولی می خواست درد دل بکند ...

...

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد